اصطلاح اختلال روانشناختی گاها برای اشاره به مواردی که به عنوان اختلالات روانی شناخته می شوند، به کار می رود. از نظرروانشناسان و روانپزشکان اختلالات روانی الگو هایی از علائم رفتاری یا روانی هستند که جنبه های مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار می دهند. این اختلالات منجر به ایجاد پریشانی (دیسترس) در شخص دارای این علائم می شوند.
لیست زیر علی رغم دربرنداشتن همه اختلالات روانی، دربردارنده شماری از مهم ترین دسته های اختلالات توصیف شده در دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) است. این آخرین نسخه کتابچه راهنمای تشخیصی DSM-5 است که در ماه مه ۲۰۱۳ منتشر شد. DSM یکی از پرکاربرد ترین سیستم های طبقه بندی اختلالات روانی است و معیار های تشخیصی استانداردی را ارائه می دهد.
اختلالات تکوین عصبی از جمله مواردی هستند که به طور معمول در دوران نوزادی، کودکی یا بزرگسالی تشخیص داده می شوند. این اختلالات روانی شامل موارد زیر است:
این اختلال که گاها تحت عنوان اختلال تکوینی ذهنی از آن یاد می شود، قبلا به عنوان عقب ماندگی ذهنی مطرح می شد. این نوع اختلال رشد از پیش از ۱۸ سالگی آغاز می شود و با نقص عملکرد های ذهنی و رفتار های متناسب با آن ها مشخص می شود.محدودیت های عملکرد ذهنی اغلب با کمک تست های ضریب هوشی مشخص می شوند و ضریب هوشی پایین تر از ۷۰ اغلب نشانگر وجود محدودیت است. رفتار های انطباقی و مهارت های عملی و روزمره مانند خود مراقبتی، تعامل اجتماعی و مهارت های زندگی را شامل می شود.
این تشخیص درمورد نا توانایی های رشدی کودکان زیر ۵ سال سن صدق می کند. این تأخیر ها مربوط به مهارت های شناختی، عملکرد اجتماعی، گفتاری، زبانی و حرکتی است.این موضوع عموماً به عنوان تشخیص موقت برای کودکانی مطرح می شود که هنوز خردسال اند و آزمون های IQ آن ها استاندارد است. هنگامی که کودکان به سن و سالی رسیدند که قادر به انجام یک تست هوش استاندارد باشند، ممکن است وجود ناتوانی ذهنی در آن ها تشخیص داده شود.
این اختلالات مواردی هستند که توانایی عملکرد، درک یا تشخیص زبان و گفتار را تحت تأثیر قرار می دهند. DSM-5 چهار نوع مختلف از اختلالات ارتباطی را مشخص می کند: اختلال زبان، اختلال صدای گفتار، اختلال فصاحت گفتار (لکنت زبان) و اختلال ارتباط اجتماعی(عملی).
این اختلال با نقایص دائمی تعامل و ارتباطات اجتماعی در جنبه های مختلف زندگی و همچنین الگو های رفتار های محدود و تکراری مشخص می شود. DSM بیانگر این است که علائم اختلال طیف اوتیسم باید در دوره اولیه رشد وجود داشته باشد و این علائم باید در جنبه های مهم زندگی از جمله عملکرد اجتماعی و شغلی اختلال قابل توجهی ایجاد کند.
ADHD با بروز دائمی بیش فعالی-تکانشگری و یا کم توجهی که با انجام کار ها در تداخل است و خود را در دو یا چند موقعیت مانند خانه، محل کار، مدرسه و موقعیت های اجتماعی نشان می دهد مشخص می شود. بر اساس اظهارات DSM-5 چندین مورد از این علائم باید قبل از سن ۱۲ سالگی وجود داشته باشد و این علائم باید اثر گذاری منفی بر فعالیت های اجتماعی، شغلی یا دانشگاهی داشته باشند. هر آنچه میخواهید درمورد بیش فعالی بدانید میتوانید در مطلب “اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا ADHD چیست؟” بخوانید
تشخیص اختلال دو قطبی با وجود تغییر در خلق و خو و همچنین تغییر در فعالیت و سطح انرژی صورت می گیرد. این اختلال اغلب شامل تغییرات احساسی بین حالت های سرخوشی و دوره های افسردگی است. چنین حالت های سرخوشی می تواند به عنوان شیدایی (مانیا) یا نیمه شیدایی (هیپومانیا) تشخیص و اعلام شود.
این حالت با دوره مشخصی از حالات سرخوشی، خوشحالی و تحریک پذیری و افزایش فعالیت و انرژی خود را نشان می دهد. گاهی اوقات این دوره های شیدایی با احساس پریشانی، تحریک پذیری و اعتماد به نفس بیش از حد مشخص می شوند. افرادی که تحت دوره شیدایی قرار می گیرند، مستعد انجام فعالیت هایی هستند که ممکن است عواقب منفی دراز مدتی مانند قمار و ولخرجی را نیز در پی داشته باشد.
این دوره ها با احساس افسردگی یا بد خلقی همراه با عدم علاقه به انجام کار ها قابل تشخیص اند و ممکن است احساس گناه، خستگی و عصبانیت را نیز دربر گیرند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در طول دوره افسردگی ممکن است علاقه خود را نسبت به انجام فعالیت هایی که پیش از این از آن ها لذت می بردند از دست بدهند، مشکلات خواب داشته باشند و یا حتی به خودکشی فکر کنند.
هر دوی این دوره های شیدایی و افسردگی می توانند هم برای فردی که این نشانه ها را تجربه می کند و هم خانواده، دوستان و سایر نزدیکان که شاهد این رفتار ها و حالت های روحی هستند، ترسناک باشد. خوشبختانه درمان های مناسب و مؤثر، که اغلب شامل دارو ها و روان درمانی می شوند، می توانند به بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در کنترل موفق این علائم کمک کنند. همچنین در این نوشته در مورد علائم و عوارض افسردگیصحبت کردیم.در مقایسه با نسخه قبلی DSM، معیار های دوره های شیدایی و نیمه شیدایی DSM-5 شامل افزایش تمرکز بر تغییرات سطوح انرژی و فعالیت و همچنین تغییرات خلق و خوی است.
اختلالات اضطرابی مواردی هستند که با ترس بیش از حد و مداوم، نگرانی، اضطراب و اختلالات رفتاری مرتبط با آن تشخیص داده می شوند. ترس واکنش احساسی به یک تهدید است، چه آن تهدید واقعی باشد وچه تصور شود. اضطراب پیش بینی تهدیدی است که ممکن است در آینده روی دهد. انواع اختلالات اضطرابی عبارتند از:
این اختلال با نگرانی بیش از حد در مورد وقایع روزمره مشخص می شود. در حالی که برخی از استرس و نگرانی ها یک جزء معمول و حتی شایع زندگی بشمار می روند، GAD نگرانی است که آنقدر زیاد است که سلامت و عملکرد فرد را با اختلال روبرو می کند.
این وضعیت با ترس از طیف وسیعی از مکان های عمومی خود را نشان می دهد. افرادی که این اختلال را تجربه می کنند اغلب می ترسند که در شرایطی که امکان فرار دشوار است، دچار وحشت زدگی یا حمله پانیک شوند.به دلیل این ترس، افراد مبتلا به آگورافوبیا اغلب از موقعیت هایی که ممکن است منجر به تحریک حمله پانیک شوند، دوری می کنند. در برخی موارد، این رفتار اجتنابی ممکن است به جایی برسد که فرد حتی نتواند از خانه خود خارج شود.
اختلال اضطراب اجتماعی نوعی اختلال روانی نسبتاً شایع است که ترس غیر منطقی از مورد اشاره یا قضاوت گرفتن را شامل می شود. اضطراب ناشی از این اختلال می تواند تأثیر عمده ای بر زندگی فرد داشته باشد و حضور در مدرسه، محل کار و سایر اماکن اجتماعی را دشوار سازد.
این ترس ها شامل ترس شدید از یک شی یا موقعیت خاص در محیط هستند. نمونه هایی از شایع ترین انواع ترس های خاص شامل ترس از عنکبوت، ترس از ارتفاع و یا ترس از مار ها هستند.چهار نوع اصلی فوبیا های خاص شامل حوادث طبیعی (رعد و برق، گردباد)، پزشکی (اقدامات پزشکی و دندانپزشکی، تجهیزات پزشکی)، حیوانات (سگ ها، مار ها، حشرات) و موقعیتی (فضا های کوچک، خانه خالی، رانندگی) هستند. افراد ممکن است هنگام مواجهه با موضوع یا موقعیت فوبیک، حالت تهوع، لرزش، افزایش ضربان قلب و حتی ترس از مرگ را تجربه کنند.
این اختلال روانی با حملات هراس انگیزی که اغلب بطور ناگهانی بروز می یابند و هیچ دلیلی برای بروز آن ها وجود ندارد، تشخیص داده می شود؛ به همین دلیل، افراد مبتلا به این اختلال عصبی اغلب با اضطراب و نگرانی در مورد احتمال بروز حمله پانیک بسر می برند.
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از قرارگیری در موقعیت ها و وضعیت هایی که حملاتی در گذشته در آن رخ داده است و یا مکان هایی که احتمال رخداد این واقعه در آن ها در آینده وجود دارد، اجتناب کنند. این ممکن است اختلالات قابل توجهی در بسیاری از زمینه های زندگی روزمره ایجاد کند و انجام کار های روزمره را دشوار سازد.
این وضعیت نوعی اختلال اضطراب است که شامل ترس یا اضطراب بیش از حد ناشی از جدا شدن از شخصیت های دلبسته (مورد علاقه) می شود. افراد اغلب با ایده اضطراب جدایی آشنا هستند چرا که این ترس به جدا شدن کودکان از پدر و مادرشان بر می گردد، با این حال بچه های بزرگ تر و بزرگسالان نیز ممکن است آن را تجربه کنند.تشخیص ابتلا به اختلال اضطراب جدایی در زمانی که شدت بیش از حد علائم منجر به بروز اختلال در فعالیت های طبیعی شود، گذاشته می شود. این نشانه ها شامل ترس شدید از دور بودن از شخصیت مراقب و دلبسته هستند.
فرد مبتلا به این علائم ممکن است به منظور ماندن در کنار شخصیت وابسته به وی، از خارج شدن از خانه، یا رفتن به مدرسه، یا ازدواج کردن اجتناب کند.در نظرسنجی که در آرشیو روانپزشکی عمومی منتشر شده است، تخمین زده شد که حدود ۱۸ درصد از بزرگسالان آمریکایی حداقل از یک اختلال اضطراب رنج می برند.
بیشتر>> ۵ روش برای کمک کردن به افراد دچار اختلال اضطراب
ضربه روحی و اختلالات ناشی از عوامل استرس زا قرار گیری در معرض یک واقعه استرس زا یا آسیب زا را شامل می شوند. اختلالات موجود در این گروه عبارتند از:
اختلال استرس حاد با وجود اضطراب شدید تا یک ماه پس از مواجهه با حادثه منجر به حادثه، خود را نشان می دهد. فجایع طبیعی، جنگ، تصادف و شاهد مرگ بودن از جمله نمونه های حوادث ناگوار هستند.
در نتیجه ی این اختلال، فرد ممکن است علائم گسستی چون حس تغییر واقعیت، ناتوانی در به خاطر آوردن جنبه های مهم رویداد، و فلاشبک (گذشته نمایی) های واضح چنان که گویی این رویداد در حال تکرار است، را تجربه کند. علایم دیگر می تواند شامل کاهش حساسیت عاطفی، یادآوری خاطرات دردناک و بروز مشکل در تجربه احساسات مثبت باشد.
اختلالات سازگاری می تواند به صورت واکنش به یک تغییر ناگهانی مانند طلاق، از دست دادن شغل، پایان یافتن یک رابطه صمیمانه، یک تغییر، یا برخی آسیب ها یا نا امیدی رخ دهد. این نوع اختلال روان شناختی می تواند در کودکان و بزرگسالان را روی دهد و با علائمی از قبیل اضطراب، تحریک پذیری، حالت افسردگی، نگرانی، نا امیدی و احساس انزوا خود را نشان می دهد.
PTSD ممکن است بعد از رویارویی فرد با مرگ واقعی یا تهدید آمیز، آسیب جدی یا خشونت جنسی ایجاد شود. علائم PTSD شامل دوره های عود یا تجربه مجدد این رویداد ها، اجتناب از مواردی که موجب یادآوری این رویداد ها می شوند، احساس بروز حمله و داشتن افکار منفی هستند.کابوس ها، فلاش بک ها، عصبانیت های شدید، مشکل در تمرکز، پاسخ های تکانشی شدید و مشکل در به یاد آوردن جنبه های این رویداد، تنها چند علائم احتمالی است که ممکن است در افراد مبتلا به PTSD دیده شوند.
اختلال دلبستگی واکنشی می تواند در نتیجه عدم ایجاد روابط و دلبستگی های سالم کودکان با مراقبان بزرگسال در طی چند سال اول کودکی ایجاد شود. علائم این اختلال عبارت است از فاصله گرفتن از مراقبین بزرگسال و اختلالات اجتماعی و عاطفی که ناشی از الگو های مراقبت و بی توجهی نادرست هستند.
اختلالات گسستگی اختلالات روانشناختی هستند که منجر به گسست یا وقفه در جنبه های آگاهی، از جمله هویت و حافظه می شود.
این اختلال شامل از دست دادن موقتی حافظه در نتیجه گسستگی است. در بسیاری از موارد، این از دست دادن حافظه که ممکن است تنها برای دوره ای کوتاه یا سال های طولانی ادامه یابد، نتیجه برخی از آسیب های روانی است.فراموشی تجزیه ای بسیار فراتر از فراموشی ساده است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است جزئیاتی از وقایع را به یاد آورند، اما ممکن است تا مدت زمان مشخصی جزئیات دیگری را به خاطر نیاورند.
اختلال هویت تجزیه ای که پیش از این تحت عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته می شد، شامل وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متفاوت است. هر یک از این شخصیت ها روش ارتباط و تعامل با محیط خاص خود را دارند. افراد مبتلا به این اختلال با تغییراتی در رفتار، حافظه، ادراک، پاسخ عاطفی و آگاهی همراه هستند.
اختلال شخص زدایی – واقعیت زدایی با تجربه حس بیرون بودن از بدن خود (شخص زدایی) و جدا شدن از واقعیت (واقعیت زدایی) مشخص می شود. افراد مبتلا به این اختلال غالباً حس غیر واقعی بودن و عدم ارتباط غیر ارادی از خاطرات، احساسات و آگاهی خود را دارند.