همه ما دیده ایم اتفاق می افتد: حتی در خانواده هایی که دخترانشان، پسران را به در آغوش گرفتن عروسک ها مجبور و تشویق می کنند، که هر روز، اغلب دختران در مقایسه با یک ماشین آتشنشانی، پونی (اسب کوچک) صورتی را انتخاب خواهند کرد، و پسرها، در مقایسه با عروسک فرشته، توماس مخزن موتور(شخصیت کارتونی توماس) را برخواهند داشت.
چرا اینگونه است؟ برخی از این رفتارها اکتسابی است، شکی در آن نیست. شِری برنبام، استاد روانشناسی و طب کودک، در دانشگاه ایالت پنسیلوانیا می گوید، اما تفاوت میان پسران و دخترها، فراتر از تربیت است.
دانشمندان حدس می زنند، که حتی از زمان تولد مغز دختران و پسران به روش های مجزایی رشد می کنند، که از آنها موجودات کوچک متفاوتی می سازد.
اگه دوست دارین بدونین رشد حرکتی، شناختی, اجتماعی و زبانی کودکتون چطور بوده، پیشنهاد ما استفاده از نرم افزار رشدیار هست.
بله. ما می دانیم که هم در هنگام تولد، و هم وقتی کودکان بزرگ می شوند، تفاوت های فیزیکی میان مغز پسران و دختران وجود دارد. اما دست کم در این زمان، اینکه دقیقا این تفاوت ها چگونه بر رفتار و شخصیت و…تاثیر می گذارند، یک معماست.
برای مثال دانشمندان می گویند، احتمالا ناحیه ایی در مغز وجود دارد، که بسیاری از پسران را به سوی چیزهایی که حرکت می کنند و دختران را به چیزهایی که باید مراقبشان باشند، سوق می دهد، اما این موضوع هنوز نیاز به بررسی دارد.
پسرها در رحم، ماشین های کوچک تستوسترون هستند. مارگارت ام.مک کارتی، یک استاد فیزیولوژی در دانشگاه مریلند،که بر روی رشد اولیه مغز مطالعه می کند، می گوید، در واقع کودکان مذکر با تستوسترونی برابر یک مرد ۲۵ ساله به دنیا می آیند! بعد از تولد، تستوسترون تا زمانی که یک پسر به بلوغ برسد، کاهش می یابد.
تستوسترون در میان تمام کارهایی که انجام می دهد، مغز مردانه در حال رشد را شکل می دهد. مطالعه بر روی حیوانات نشان می دهد، که این هورمون، ارتباط میان سلول های مغزی ( سیناپس) را در بعضی مناطق قطع می کند، و در دیگر مکان ها جمع می کند.
یک تحقیق یافته است، که موش های مذکر و مونث که قبل از تولد در معرض تستوسترون اضافی قرار گرفته بودند، هردو گروه، بلافاصله پس از تولد، در تست مِیز(راه های پر پیچ و خم) بهتر عمل کردند. گرچه دانشمندان برای نتیجه گیری درباره انسان، برپایه این تحقیق آماده نیستند، اما اینکه تستوسترون ممکن است استدلال فضایی را رشد دهد، یک حقیقت است.
مطالعه حیوانات همچنین نشان می دهد، که در هر مذکری، برخی مناطق، ارتباطات ویژگی های مردانه را ایجاد می کنند، اما بعضی قسمت ها زنانه باقی می مانند. مک کارتی می گوید “هیچ چیزی به عنوان یک مغز کاملا مردانه وجود ندارد.” “مغز ترکیبی از مذکر و مونث است.”
بِرنبام توضیح می دهد که، دختران هم قبل از اینکه متولد شوند، مقداری تستوسترون تولید می کنند، اما نه به اندازه پسران. و با اینکه دختران هورمون های زنانه ایی مثل استروژن تولید می کنند، به نظر می رسد که این هورمون ها تاثیر بسیار کمی بر رشد مغزهایشان دارد.
به بیان دیگر، دختران مغزهایی دارند، که اگر مغز پسران با تستوسترون تغییر شکل نمی داد، شبیه اش را داشتند.
وقتی دختران و پسران به دنیا می آیند، مغزهایشان به انتخاب مسیرهای متفاوت ادامه می دهند. بررسی MRI نشان می دهد، که بعضی مناطق در مغز زنان سریع تر رشد می کند، در حالی که برخی در مغز مردان سریع تر رشد می کنند. بنابراین مغز پسران و دخترانی که در سن مشابه هستند، می توانند در مراحل مختلفی از رشد باشند. سرانجام، اما، آنها به همدیگر می رسند.
اندازه نیز متنوع است. مغز مردان کمی بزرگتر از مغز زنان می شود، اگرچه معنی این واقعیت روشن نیست.
برخی تحقیقات نشان می دهد که در دختران، ناحیه ایی از مغز که به کنترل زبان و احساس کمک می کند-که کادِیت نام دارد- بزرگتر است. (این بخش از مغز، بویژه وقتی کسی به عکسی از معشوقش نگاه می کند، فعال می شود.)
برخی مطالعات همچنین حاکی از آنست که آن قسمت از کورپوس کلوسوم بزرگتر، که دو طرف مغز را به هم متصل می کند، در دختران بزرگتر از پسران است. برخی دانشمندان گمان می کنند که این می تواند به آن معنا باشد، که دختران برای حل مسائل از هردو طرف مغز استفاده می کنند.
در مطالعات روی موش ها، یافته شده است که مردان، آمیگدالای نسبتا بزرگتری دارند، یک ناحیه از مغز که احساسات عمیق تری همچون ترس را کنترل می کند.
این تفاوت های به ظاهر کوچک در ساختار مغز، لزوما به این معنا نیست که پسران در بعضی چیزها و دختران در بقیه بهترند. همانطور که برنبام توضیح می دهد، مغزهای جوان به شدت تغییرپذیر هستند و نواحی کلیدی، بسته به آنکه چطوراز آنها استفاده می شود، رشد کرده یا کوچک می شوند.
آیا زنان به این خاطر که مغزهایشان اینطور عمل کرده، راحتتر از مردان گریه می کنند؟ یا مغزهایشان به وسیله احساساتشان شکل گرفته است؟یا این نتیجه هردوی اینهاست؟ ما هنوز نمی دانیم.
افزون بر این معما، افراد همیشه به راحتی با کلیشه ها سازگار نیستند. بسیاری از “دخترهای پسرانه” هستند که علاقه کمی به عروسک ها نشان می دهند و پسرانی که از سنین کم به سوی فعالیت های “دخترانه” کشیده می شوند. این کودکان به راحتی در محدوده نرمال هستند.
دانشمندان، به همراه انجمن ملی بهداشت، در حال کنارهم قرار دادن نتایج به دست آمده از MRIها و مغزهای سالم ۵۰۰ دختر و پسر جوان هستند، تا برای پاسخ دادن به برخی سوالات کلیدی درباره رشد مغزهای جوان، تلاش کند. تا به حال یافته های جالبی به دست آورده اند:
در اکثر تست ها، پسرها و دختران، توانایی های بسیار مشابهی نشان دادند. آنها به مقدار برابری در ریاضیات مهارت داشتند، که آشکار کننده این امکان است، که هر شکافی در مهارت های ریاضی در سال های بعد، محصول فرهنگ است، نه بیولوژی.
دختران تا حدی در به خاطر سپردن و خواندن لیست کلمات بهتر بودند و در کارهایی که به چالاکی انگشت و تفکر سریع نیاز داشت، کمی بهتر بودند.پسرها در فعالیت های فضایی، مثل مرتب کردن مکعب ها برای شکل دادن طرح ها، قوی تر بودند.
ورای همه اینها، مغز انعطاف پذیر است. کودکان وقتی می خوانند، گوش می دهند، تماشا می کنند و یاد می گیرند، میان سلول های مغزی ارتباط ایجاد می کنند، علایق جدید پیدا می کنند و مهارت های جدید پرورش می دهند.دختری که این ماه تنها با عروسک ها بازی می کنند، ممکن است ماه دیگر به سمت اسباب بازی های سازنده و مکعب ها برود. حتی اگر او هیچگاه علاقه ایی به ماشینهای اسباب بازی نشان نداده است، ممکن است به خوبی از دوچرخه اش لذت ببرد و یاد بگیرد چطور یک زنجیر چرخ را درست کند (و بعدها اینکه چطور یک کابراتور را تنظیم کند). یک پسر ممکن است، هیچ گاه برای یک عروسک چای خیالی نریزد، اما می تواند یاد بگیرد چطور از یک حیوان خانگی مراقبت کند ( و بعدها اینکه چطور فرزند متعلق به خودش را بزرگ کند).
همانطور که برنبام می گوید، “بیولوژی، سرنوشت نیست.”
ترجمه شده از وبسایت: www.babycenter.com