بیش فعالی – نقص توجه شبیه به چه چیزی است؟
دوئن گوردون مدیر یک پروژه در یک شرکت در مونترال بود که رئیسش از او خواست که جلسه صبح روز دوشنبه را اداره کند. او به یاد می آورد “من بسیار هیجان زده بودم چرا که بدیهی بود این یک آزمون بود برای اینکه بداند من می توانم در دپارتمان پیشرفت کنم یا خیر” .
که بحث در بعد از ظهر جمعه شکل گرفت. روز دوشنبه، همه برای این نشست آماده شدند، به جزرئیس .او می گفت “این موضوع طور کامل در ذهن من بود که من باید این جلسه را اداره کنم” . هنگامی که از رئیس خبری نبود، به میز کار خود بازگشتند. در روز، رئیس آمد واز گوردون پرسید که چگونه جلسه پیش رفت. “من گفتم، ‘ما جلسه نداشتیم، چون شما حضور نداشتید. من فکر می کردم ما باید صبر کنیم تا شما بیاید’. و او بدون هیچ حرفی به من نگاه کرد، مانند اینکه ‘چگونه این اتفاق ممکن است بیفتد؟ ‘
گوردون اختلال بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) داشت. او آن را به عنوان یک احساس پارانویا توصیف می کند. “تو همیشه، همیشه در لبه پرتگاهی”.
او توضیح می دهد: “شما هیچ وقت نمی دانید کی مرتکب اشتباهی می شوید. در هر فرصتی این احتمال وجود دارد. اگر رئیس من به من زنگ میزد، من هرگز اشتباه نمی کردم. اگر من ایمیل می زدم، من مجازات نمی شدم. شما فرض کنید و انتظار داشته باشید که هر لحظه شما به خاطر چیزی مرتکب اشتباه می شوید، و آن چیزی می تواند انجام ندادن و یا فراموش کرده کاری باشد که پیامدهای شدیدی دارد”
بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) یک بیماری است که کودکان و بزرگسالان می تواند داشته باشد. علائم آن شامل عدم تمرکز، بی صبری، بیش فعالی، مهارت های مدیریتی ضعیف، و تنش می شود. هر کسی که مبتلا به بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) است که تمام این علایم را دارد. آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است و متناسب با سن افزاد تغییر دهید.
تنها در چند دهه گذشته، پژوهشگران متوجه شدند که این اختلال می تواند تا بزرگسالی نیز به طول انجامد. کارشناسان می گویند هر فرد بالغ مبتلا به بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) آن را در کودکی نیز داشته است، ممکن است تشخیص داده شده باشد یا خیر. به گفته لیندا واکر، مربی بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) اغلب بزرگسالان مبتلا به ADHD در کودکان این بیماریشان تشخیص داده نشده است. او به بیماران کمک می کند تا مدیریت زمان، ساماندهی، و هر چیز دیگری که برای موفقیت در زندگی به آن نیاز دارند، بدست آورند. او همچنین از اعضای کمیته انجمن اختلال کمبود توجه (ADDA) است.
واکر می گوید “ما [انسانها] همدلی نداریم” . او می گوید درک کردن افراد مبتلا به این بیماری آن افرادی که بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) ندارند، سخت است. واکر می گوید: او می گوید با تجربه به دست آورده است : او با گوردون ازدواج کرد. “هنگامی که شما با فرد مبتلا ADHD زندگی می کنند، شما متوجه است که هیچ کس بر روی زمین وجود ندارد که با تلاش زیاد دوباره و دوباره شکست بخورد.”
گوردون بیماری خود را در اوایل ۳۰ سالگی تشخیص داد زمانی که برای دختر خود به دنبال راه حل می گشتند. تمرکز گرفتن برای او در مدرسه بسیار سخت بود. آنها شروع به یادگیری در مورد ADHD کردند و کمی بعد در یافتند که گوردون و دخترش هر دو بیمار هستند.
تری متلن، MSW، یک درمانگر متخصص بزرگسالان مبتلا به ADHD، ویژه زنان است. او نیز مبتلا بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD) است. به بیماری خود پس از تشخیص بیماری دخترش پی برد. “یک مضمون رایج و واقعی،” او می گوید. ADHD ارثی است.
او می گوید ابتلا به بیش فعالی – نقص توجه شبیه این است که: متلن نویسنده راهنمایی بقا برای زنان مبتلا به ADHD می گوید “این یک حس دستپاچگی زیاد است این احساس مثل این است که به شما از تمام زمینه های زندگی روزانه حمله می شود- برای مانند صدا ها ، و نور ها، و همه چیز حسی می تواند آشفتگی ایجاد کند”.
او می گوید پس از مادر شدنش به دیوار میزد. “و این چیزی است که ما در بسیاری با مادران، هنگامی که زندگی شان سخت می شود، می بینیم، آنها نمی توانند در همه چیز عالی باقی بمانند. هر دو فرزندان من بیش فعال شدند. من نمی توانستم تحمل کنم. من احساس می کردم به طور کامل شکست خورده ام، کسی که با دو مدرک دانشگاهی نمی توانست کار های به ظاهر ساده چون درست کردن شام و یا مرتب نگه داشتن خانه را انجام دهد .
او می گوید آن را در زمان او اعتماد به نفس خود را از دست داده بود “اشتباه من کجا بود؟ مردم با پنج بچه می توانند تمام مسئولیت مراقبت از یک خانواده را انجام دهند. چرا می تواند من با دو بچه نتوانم؟ آیا من گنگ هستم؟ آیا من بی لیاقت هستم؟ ”
او به سراغ مبتلایان دیگر بیش فعالی – نقص توجه رفت تا مسائلی که الان می داند را درک کند: “شما شکسته نخورده اید، شما نا امید کننده نیستید، شما فقط نیاز به کمی کمک دارید”
کارن تامپسون طراح مستقر در آتلانتا در یک شرکت مهندسی است که در سن ۳۰ سالگی خود را به دنبال کمک می گشت. “مردم می کفتند: من هیچ فیلتر ندارم، من از یک موضوع به موضوع دیگری می پرم و من افکار بسیاری در سرم دارم .” توانبخش تشخیص بیماری بیش فعالی – نقص توجه را در او داد به او دارو داد، که او می گوید به او کمک کرد تا آرام باشد اما باعث شد که او احساس خواب آلودگی و تهوع کند.بنابراین او آن را متوقف کرد و سعی کرد که بیش فعالی – نقص توجه را از راه دیگری کنترل کند، مانند ورزش کردن و تمرین یوگا.
“من مانند یک فرد سالم که از خواب بیدار شدم و روزم را ادامه می دهم ، اما من افکار زیادی در سر دارم، من بسیار آشفته هستم، من نمی تواند بنشینم.. من بر روی صندلی راحت نیستم. شاید من کمی احساسی هستم. به خاطر این اختلال است [ که اینگونه ام]. گاهی اوقات من احساس خوب دارم و پس از آن فردی چیزی بد به من می گوید و بعد من احساس ناراحتی می کنم. “
او می گوید: وضعیت او باعث شده است که ارتباط منفی با همکاران و مدیران داشته باشد. او می گوید “مردم مشکلات شما را درک نمی کنند که به سختی تمرکز می کنید و آنها حواس شما را پرت می کنند”، شما همیشه به جای عالی [در نظر گرفته] متوسط هستید، “.
متلن می گوید “شما نمی توانید [همواره] به فردی نگاه کنید و بگویند که بیش فعالی – نقص توجه دارد” . “به خصوص اگر آن بخش بیش فعال آنها بیش فعالی – نقص توجه رشد کرده باشد، شما مبارزه درونی را نمی بینید.”درست کردن با چالش های تان
همانطور که گوردون، بعد از جلسه که اتفاق نمی افتد، او مورد آزمایش بود، مقام آن تنزل پیدا کرد و باید هزینه ای پرداخت می کرد. اما آن نیز یک نقطه عطف بود. او با یک مربی بیش فعالی – نقص توجه شروع به کار کرده بود. او می گوید”من کشف کردم من می تواند بسیار بهتر باشم اگر من با قدرت باقی بمانم،” . “و نقاط قوت من کم نیستند. داشتن خلاقیت و یافتن راه حل مشکلات فنی جز آنهاست .”
گوردون در یک شغل جدید است که آن را با نقاط قوت اداره می کند. همچنین او به عنوان یک رییس کمیته برای بیش فعالی – نقص توجه داوطلب شد.
ترجمه شده از وبسایت: www.webmd.com