گاهی اوقات مشکلات جسمی موجب افسردگی می شوند. ولی معمولاً علائم افسردگی بخشی از مشکلات پیچیده روانپزشکی هستند. انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، از جمله:
فرد مبتلا به افسردگی اساسی، یا اختلال افسردگی اساسی، احساس عمیق و مداومی از ناامیدی و یاس دارد. افسردگی اساسی با ترکیبی از علائمی مشخص می شود که با توانایی فرد برای کار، مطالعه، خواب، غذا خوردن و لذت بردن از فعالیتهای لذتبخش تداخل میکنند. افسردگی اساسی ممکن است فقط یک بار در طی زندگی شخص رخ دهد ولی معمولا در طول زندگی چندین بار عود می کند.
علائم افسردگی عبارتنداز:
تقریبا ۲۵ درصد از افرادی که برای درمان افسردگی در بیمارستان بستری می شوند از افسردگی سایکوتیک رنج می برند. علاوه بر علائم افسردگی، افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک ممکن است علائم زیر را نیز داشته باشند:
در حالیکه افراد مبتلا به سایر بیماری های روانی مانند اسکیزوفرنی نیز روان پریشی (سایکوز) را تجربه میکنند. افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک معمولا هذیان ها و توهماتی با درون مایه افسردگی دارند (مانند بیهودگی یا شکست)، درصورتیکه علائم سایکوز در بیماران اسکیزوفرن اغلب عجیب و نا محتمل هستند و با هیچ وضعیت خُلقی رابطه روشنی ندارند (برای مثال دائم در این فکرند که غریبهها بدون هیچ دلیلی در حال تعقیب آنها هستند به جای اینکه فکر کنند غریبهها قصد حمله به آنها را دارند). همچنین افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک ممکن است بابت افکارشان احساس خجالت و شرمساری داشته باشند و در نتیجه سعی در پنهان کردن این افکار کنند. این پنهان کاری تشخیص این نوع افسردگی را با دشواری مواجه میکند.
دیس تایمی که گاهی اوقات بعنوان شکلی از افسردگی مزمن شناخته می شود. شکلی از افسردگی است که شدت کمتری دارد ولی علائم افسردگی برای مدت زمان طولانی، به طور معمول برای سال ها، باقی می مانند. افرادی که از دیس تایمی رنج می برند معمولاً عملکرد طبیعی خود را حفظ می کنند، ولی همواره ناخشنود به نظر می رسند.
تجربه افسردگی اساسی برای افراد مبتلا به اختلال دیستایمیک، امری است طبیعی و معمول. این افراد در زمانهایی دچار افسردگی اساسی شده و سپس به حالت خفیف تر دیس تایمی بازمی گرند. چنین حالتی افسردگی مضاعف نامیده می شود.
افسردگی فصلی، موسوم به اختلال عاطفی فصلی (SAD)، نوعی از افسردگی است که هر ساله در زمان معینی رخ می دهد. این اختلال معمولاً در پاییز یا زمستان شروع شده و در بهار یا اوایل تابستان به پایان می رسد. این اختلال از “غم زمستانه” یا “تب کابینی” فراتر می رود. شکل نادری از SAD موسوم به “افسردگی تابستانه” در اواخر بهار یا اوایل تابستان شروع شده و در پاییز به پایان می رسد.
افرادی که از SAD رنج می برند، بسیاری از علائم افسردگی را دارند: غمگینی، تحریک پذیری، از دست دادن علاقه به فعالیت های معمول خود، کناره گیری از فعالیت های اجتماعی، و ناتوانی در تمرکز. اما علائم SAD فصل زمستان ممکن است با علائم SAD تابستان فرقهایی داشته باشد.
علائم SAD زمستان می تواند شامل وقوع فصلی علائم زیر باشد:
علائم SAD تابستان می تواند شامل وقوع فصلی علائم زیر باشد:
افسردگی علت واحدی ندارد. افسردگی بیماری پیچیده ای است که می تواند در نتیجه انبوهی از عوامل گوناگون، از جمله عوامل زیست شناختی، هیجانی و محیطی رخ دهد. برای افرادی که از نظر بیولوژیکی آسیب پذیر هستند، افسردگی می تواند بدنبال اتفاقی مهم در زندگی، مانند از دست دادن یک دوست و یا وقوع تغییراتی در زندگی فرد یا پس از ابتلا یک بیماری جدی بروز یابد. برای سایر افراد، افسردگی ممکن است بدون هیچ دلیل آشکاری رخ دهد. در واقع، هیچ “دلیل” مشخصی برای بروز علائم افسردگی در افراد آسیب پذیر به این بیماری وجود ندارد.
تشخیص افسردگی معمولاً با انجام معاینات بالینی توسط پزشکان آغاز می شود. اگر چه هیچ آزمون آزمایشگاهی خاصی برای تشخیص افسردگی وجود ندارد، پزشک شما می تواند از آزمایشات مختلفی برای ارزیابی بیماری های جسمی شما بهره ببرد، زیرا بیماری های جسمی می توانند موجب ایجاد علائم افسردگی شوند. در صورت نفی دلایل جسمی در ایجاد افسردگی، پزشک ممکن است درمان دارویی افسردگی شما را آغاز کند، یا اینکه برای ارزیابی های بیشتر شما را نزد یک روانپزشک یا روانشناس ارجاع دهد.
تشخیص بر مبنای شدت و طول مدت علائم- از جمله مشکلات عملکردی ناشی از این علائم – صورت می گیرد.
متداول ترین درمان برای افسردگی شامل ترکیبی از داروهای ضد افسردگی – از جمله مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین – (SSRIs)، مهارکننده های بازجذب سروتونین – نوراپی نفرین (SNRIs)، و داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای- و روان درمانی است. گاهی اوقات نیز ترکیبی از داروها در درمان افسردگی بکار گرفته می شوند.
زمانی که داروهای ضدافسردگی به تنهایی در درمان افسردگی موثر واقع نشوند، گاهاً داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک یا سایر داروها (مانند لیتیم و یا دیگر تثبیت کننده های خلق) را می توان در ترکیب با داروهای ضد افسردگی مورد استفاده قرار داد.
درمان با الکتروشوک، که ECT نیز نامیده می شود، ممکن است در افسردگی های بسیار شدید ناتوان کننده و در صورت عدم پاسخدهی به سایر اشکال درمان استفاده شود.
چشم انداز افراد افسرده ای که در جستجوی درمان برمی آیند، بسیار امیدوارکننده است. از طریق همکاری با یک متخصص بهداشت روان حرفه ای و مجرب، شما می توانید کنترل زندگی خود را مجدداً بازیابید.
ترجمه شده از: webmd.com