هیچ پدر و مادری نمی توانند برای فرزند خود والدین کاملی باشند. اما در این بین، برخی از والدین نسبت به سایرین مهارت های بالاتر و موثرتری دارند. این والدین می توانند از مهارتهای خود برای تربیت صحیح فرزندان استفاده کنند. هیچ وقت برای یادگیری و تقویت مهارت های تربیتی والدین دیر نیست و حتی کسانی که مهارت های بالایی دارند می توانند سطح آن ها را بهبود ببخشند و نتایج بهتری بگیرند.
کتابها، کلاس ها و گروه های حمایتی والدین می توانند منابع بسیار خوبی برای کمک به والدین در یادگیری مهارت های موثر باشند. اما نکته مهم برای بهتر شدن نتایج تربیت کودکان، آگاه شدن، تمرین کردن، فداکاری و تعهد برای تبدیل شدن به پدر و مادری بهتر شدن است.
وبسایت نسخه در این مقاله درباره برخی مهارت ها که هر پدر و مادری برای تربیت و آموختن نظم و انضباط به فرزندان باید بداند خواهد پرداخت. با ما همراه باشید.
والدینی که روش های موفق تربیتی را برای فرزندان خود در نظر می گیرند همواره قادر به تشخیص صحیح خطرات پیش رو هستند. آن ها می دانند چه چیزی برای فرزندان خطرناک است و چه چیزی جای نگرانی ندارد.
آن ها می دانند که کدام بخش از محتوای اینترنت خطرناک است و کدام بی خطر. بنابراین به محض روبرو شدن با خطرات احتمالی مانع از نزدیک شدن کودک به آن ها می شوند. این والدین بین بی پروا بودن و ترسیدن بیش از حد از موارد مختلف، تعادل خوبی برقرار میکنند و به فرزندان خود آموزش های درستی می دهند. هدف نهایی آن ها این است که به فرزندشان بیاموزند مسائل ایمنی را به تنهایی تشخیص دهد.
بنابراین زمانی که والین در اطراف آن ها نیستند، کودکان قادر خواهند بود که به تنهایی تصمیم بگیرند و خطرات را شناسایی کنند. آن ها نباید در شرایط خاص منتظر بمانند تا کسی به آن ها بگوید چه کاری انجام دهند و یا از انجاکم چه کاری خودداری کنند.
والدینی که می گویند: “دقیقا همون کاری رو انجام بده که من میگم. اون کاری که من می کنم رو ول کن، تنها گوش کن” اصلا والدین خوبی نیستند و قطعا نمی توانند به درستی کودک خود را تربیت کنند.
کودکان بیشتر از آنکه گوش کنند به تماشا می نشینند. مهمترین فاکتور تربیتی برای کودکان مشاهده رفتار دیگران و الگو برداری از آن ها است. اگرچه تعیین محدودیت برای استفاده از وسایل الکترونیک می تواند دشوار باشد و یا گاها ممکن است شما را عصبانی و کلافه کند اما فراموش نکنید که همیشه یک نفر وجود دارد که رفتار شما را می بیند (چه در خوشی ها و چه در رخدادهای بدی مانند عصبانیت). پس همیشه دست کم تا وقتی کودکی در اطراف شما است سعی کنید رفتار مودبانه و درستی از خود به نمایش بگذارید.
آگاهی از اینکه چه وقت “نه” بگویید یا بر سر محدودیتی که وضع کرده اید بمانید، مهارتی است که به این آسانی به دست نمی آید. و شما باید آن را بارها و بارها تمرین کنید. با گذشت زمان، شما متوجه می شوید که فرزند شما چقدر توانایی کنار آمدن با محدودیت را دارد. شما در این مدت باید به او کمک کنید که با محدودیت بهتر رفتار کند و کاری که شما نمی خواهید انجام دهد را بهتر درک کند.
همه بچه ها با هم متفاوت هستند و فقط به دلیل اینکه کودک در سنین خاصی قرار دارد لزوماً به معنای آمادگی او برای دادن برخی امتیازات خاص به او نیست. بعضی اوقات، تعیین محدودیت ها شامل یک آزمایش و خطا می شود. زیرا والدین می توانند چگونگی کمک به کودک را به بهترین وجه ممکن یاد بگیرند.
والدینی که می خواهند به طور موثر به یادگیری نظم در کودکان خود بپردازند، تنها به یک بار گوشزد کردن عواقب کارها، بسنده نمی کنند. این کار باید یک پروسه ادامه دار باشد. این کار باعث می شود که کودکان یاد بگیرند چگونه و از چه راهی بتوانند رفتار خود را بهتر مدیریت کنند.
اگر کودک برای انجام رفتارهای نادرست خود کمتر از حالت معمول گوشزد دریافت کند، احتمالا این رفتار نادرست همچنان از او سر خواهد زد. یادآوری پیامدها و عواقب کارها به صورت واضح و روشن می تواند در دراز مدت رفتار کودکان را بهتر از آنچه که هست کند.
یکی از ترفند های نظم و انضباطی که والدین باید آن را بدانند و هوشمندانه اجرا کنند این است که آن ها موقعیت های مختلف را به سرعت از هم تشخیص دهند و بدانند کجا باید چه اقدامی انجام داد. اگر احتمال می دهید که در یک مساله ای بهتر است مداخله نکنید حتما سعی کنید که دخالتی نداشته باشید.
به عنوان مثال، اگر یک کودک ۶ ساله می خواهد در یک روز آفتابی کفش های بارانی خودش را بپوشد، بهتر است به جای قانع کردن او برای پوشیدن کفش ورزشی، اجازه دهید که او کار خود را انجام دهد. اگر واقعاً می خواهید در تربیت فرزند خود و یا پروسه آموختن نظم به او تغییری ایجاد کنید، روی مشکلات رفتاری بزرگتر متمرکز شوید. و برخی مسائل کوچک را رها کنید.
والدینی که استرس خود را به طور مؤثر مدیریت می کنند، در برخورد با مشکلات پیش رو بهتر عمل خواهند کرد. والدینی که دچار استرس می شوند و نمی توانند آن را کنترل کنند، احتمال دارد که بیشتر بر سر فرزندان خود فریاد بکشند، عصبانی شوند یا رفتارهای متناقض در روند یاد دادن نظم و انضباط از خود نشان دهند.
پدر و مادرهایی که استرس دارند و در مدیریت سطوح استرس خود ناتوان هستند بیشتر از مجازات و تنبیه کودکان استفاده می کنند. و این می تواند به یک چرخه معیوب و ناسالم تربیتی منجر شود. زیرا بچه ها در هنگام استرس کنترل نشده والدین خود، به احتمال زیاد بدتر عمل می کنند و نظمی در کارهای خود نخواهند داشت. مدیریت سالم استرس، شامل مراقبت از خود و حمایت از دوستان و خانواده است.
شما باید برای فرزند خود وقت کافی بگذارید. توجه به کودک و نیازهایش می تواند تاثیر خوبی بر روی روند آموزش نظم و انضباط او بگذارد. لزومی به توجه دائم نیست. تنها چند دقیقه توجه کامل و مثبت به فرزندتان می تواند پروسه انضباط پذیری او را بهبود ببخشد. دقت داشته باشید، همانطور که روند آموختن نظم به کودک می تواند زمانبر باشد، توجه مثبت به کودک نیز باید بصوت مداوم و منظم در دستور کار قرار بگیرد.
وقتی بچه ها درک نکنند که چه چیزی از آنها انتظار می رود یا نمی رود، تحقق انتظارات والدین برای آنها غیرممکن است. والدین خوب به راحتی انتظارات خود از کودکان را مشخص می کنند. و در روشن کردن و توضیح دادن انتظارات آنچنان موفق ظاهر می شوند که جای سوالی برای کودک باقی نمی گذارند.
والدینی که به دنبال یاد دادن نظم و انضباط به بچه ده ساله خود هستند، تنها به گفتن جمله “اتاقت را تمیز کن” بسنده نمی کند. بلکه با احترام و به صورت واضح و روشن به فرزند خود می گویند که:
“لطفا لباس های خودت رو از کف اتاق جمع کن، تخت خوابتو مرتب کن و کف اتاق رو جارو کن”
کودک زمانی که بداند دقیقا چه انتظاری از او می رود قطعا می تواند نظم بهتری داشته باشد. هیچ نظمی بدون دقت به جزئیات و روشن کردن انتظارات برقرار نخواهد شد.
ترجمه شده از وبسایت: verywellfamily.com