برتری طرفی یعنی نیمی از مغز بر دیگری غالب می شود و کنترل مهارتها را در دست می گیرد. هر آنچه لازم است در مورد این موضوع بدانید ما در این مطلب ارائه می کنیم.
برتری طرفی به غلبه نیمی از بدن به طرف دیگر اشاره دارد. در واقع این اتفاق به دلیل برتری یک نیمکره مغز به دیگری رخ می دهد. برتری طرفی در سنین چهار الی پنج سالگی شکل می گیرد.
برای رشد کامل نورولوژیکی، کودک باید در تمام حیطه های عملکردی این برتری را نشان دهد. به عبارت دیگر پس از اینکه کودک اکثرا از یک دستش استفاده می کند، این برتری باید در چشمها و گوشها و پایش هم دیده شود.
هرکدام از نیمکره های مغز عملکردها و وظایف خاصی را بعهده دارند. مهارتهای یدی کودکان طی بازیها و فعالیتها رشد می کند و آنها کشف می کنند که با دستهایشان چه کارهایی می توانند انجام دهند.
بنابراین کودکان غلبه یک دست را در فعالیتهای عملکردی نشان می دهند. چرا که یکی از نیمکره های آنها برتری می یابد که به کودک اجازه می دهد یک دستش را به دیگری ترجیح دهد. لذا هرگونه اختلال در روند برتری طرفی باعث اختلالات یادگیری در حیطه های مختلف می شود. این اختلال توانایی خواندن، گوش کردن، تحرک، زبان و مهارتهای دستی بویژه دستخط را متاثر خواهد کرد.
اگه دوست دارین بدونین رشد حرکتی، شناختی, اجتماعی و زبانی کودکتون چطور بوده، پیشنهاد ما استفاده از نرم افزار رشدیار هست.
برتری طرفی چگونه در کودک شکل می گیرد؟
برتری طرفی در سنین مدرسه تثبیت می شود. بین سن دو تا ۵ سالگی کودک از دستانش برای فعالیتها و بازیهای مختلف استفاده میکند. بنابراین وقتی به سن مدرسه می رسد این غلبه طرفی باید شکل گرفته باشد.
در حقیقت هر کدام از نیمکره ها مهارتهای حرکتی نیمه مقابل بدن را کنترل می کنند. با این حال این کنترل در رفتارهای مختلف مساوی نیست که در واقع باعث می شود یک دست در فعالیتهای مهمتر از دیگری ماهرتر باشد.
این غلبه یکی از نیمکره ها بر دیگری را برتری مغزی میگویند. دلایل روشنی برای این ویژگی وجود دارد.
نخست، داشتن یک نیمکره برتر که کنترل اکثر فعالیتها را بعهده بگیرد احتمال رقابت بین دو نیکره را برای دادن پاسخ به دروندادها، کاهش می دهد.
اما برخی مهارتها مثل زبان، در هردو نیمکره بطور مساوی کار میکند.
در حالیکه آنها دارند مهارتهای حرکتی خود را توسعه می بخشند، کودکان میتوانند برای فعالیت های ساده از هر دودست به اندازه مساوی استفاده کنند. برای مثال برای دست دراز کردن بسوی شیء هردو مثل هم عمل میکنند. به این دلیل که چنین فعالیتی برای هر دو دست آسان است.
با این حال برای بیشتر بچه ها فعالیت های پیچیده تر مستلزم توانایی های پردازشی اختصاصی است. نیمکره چپ این کار را انجام می دهد.
ما چگونه میتوانیم به رشد برتری طرفی کودکمان کمک کنیم؟
فعالیتهایی که منجر به رشد دست ارجح می شود آنهایی هستند که باعث تحریک و کمک به بلوغ مسیرهای مغزی در هردو طرف می شوند. این نکته حائز اهمیت که این فعالیت ها باید روی کل بدن تاکید داشته باشند، نه فقط روی دست کودک.
حرکاتی که شامل چرخیدن، غلتیدن، افتادن، تاب خوردن و رقصیدن می شوند تعادل را در بخش های مختلف مغز برقرار می کنند.
این مساله نقش مهمی در شناسایی موقعیت بدن در فضا توسط مغز دارد. همچنین به حفظ وضعیت بدن و پاسخ به محرکها کمک شایانی می کند.
از سویی دیگر کودک برای رشد و چالاکی مغز به سطح مطلوبی از تعادل و هماهنگی نیاز دارد. با این حال باید در نظر داشته باشید که نباید در این زمینه افراط کنید.
همه کودکان مهارتهای ویژه خود را دارند. بنابراین شما باید به این توانایی ها و واکنشها احترام بگذارید.
راست دست یا چپ دست؟
براساس بیولوژی روانشناختی برتری طرفی رشد عملکردهای اختصاصی شده در هر نیمکره یا نیمه ای از بدن که آنها کنترل می کنند می باشد. واضح ترین مثال غلبه طرفی، چگونگی استفاده کودک از دستانش است. از همین رو ما افراد را راست دست، چپ دست یا دوطرفی مینامیم.
افراد از لحاظ فعالیتهایی که با دست برتر انجام می دهند طیف بسیار گسترده ای دارند. بعلاوه آنها در فعالیتهایی که هر دست انجام می دهد باهم متفاوند. بندرت افرادی هستند که فقط از دست راست یا چپ استفاده کنند.
در نهایت برتری طرفی به فهم بیشتر ما از رابطه بین سازماندهی مغز، عملکرد و رفتار آن کمک می کند. برای دستیابی کودکتان به این مراحل عجله نکنید. هر فاز به کودک تجربیاتی ارائه می کند که برای فاز بعدی به آن نیاز پیدا خواهد کرد.
با تشکر از: شیوا عابدینی – کارشناس کاردرمانی