یک دقیقه با خود فکر کنید، به اینکه امروز در مورد چه چیزهایی با خود فکر کردهاید و چه چیزهایی به خود گفتهاید؟ این گفتگوی درونی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا سازنده بود یا یک گفتگوی بحران بود؟ بعد از اینکه با خود صحبت کردید چه حسی داشتید؟ آیا انگیزه گرفتید یا دلسرد شدید؟
افکار شما، نشان دهنده احساسات و حالات درونی شماست. کلیه مکالمات و ارتباطات شما با خودتان، میتواند سازنده و یا مضر باشد. آنها روی احساس شما در مورد خودتان و در مورد واکنش شما، در برابر وقایع مختلف تاثیر میگذارد.
گفتگوی درونی و صحبت کردن با خود وضعیتی است، که در طی ساعتهای بیداری، به صورت طبیعی اتفاق میافتد یعنی زمانی که هوشیار هستید افکاری در ذهن شما به جریان میافتد. مردم بیشتر از گذشته از تاثیر گفتگوی درونی مثبت و قدرت آن برای افزایش اعتماد بنفس، و تاثیر آن بر سرکوب احساست منفی آگاه اند. کسانی که در گفتگوی درونی مثبت استاد هستند، بسیار مطمئنتر، با انگیزهتر و خلاقتر هستند.
اگرچه حرف زدن با خود یک امر طبیعی است، اما بسیاری از مردم به یادگیری پرورش افکار مثبت و مقابله با افکار منفی نیاز دارند. با تمرین و تلاش میتوان این امر طبیعی را پرورش داد. و به مرور زمان، افکار مثبت جایگزین افکار منفی میشوند.
گفتگوی درونی مثبت یک حالت حمایتی و تاییدی دارد. در این باره دو گفتگوی درونی زیر را بخوانید و باهم مقایسه کنید:
جمله اول یک گفتگوی درونی مثبت است و جمله دوم برعکس یک جمله درونی منفی است. قضاوت با خود شما است. کدامیک تاثیر مثبتی بر عملکرد شما خواهد داشت و کدامیک تاثیر منفی و مخرب بر رفتار شما دارد؟
نشخوار ذهنی دقیقا در مقابل نوع مثبت با خود حرف زدن است. و زمانی اتفاق میافتد که افکار منفی، نا امید کننده و نادرست، بصورت مکرر در ذهن شما تکرار میشوند. صحبت کردن درباره یک مشکل مفید است. اما اگر برای یک مدت طولانی بر روی آن تمرکز کنید، یک مسئله کوچک مانند یک گلوله برف میغلتد و میغلتد تا تبدیل به یک بهمن عظیم و مخرب شود. نشخوار ذهنی اگر متوقف نشود، در طولانی مدت باعث احساس افسردگی و اضصطراب میشود. جمله زیر نشان دهنده سیر منفی یک نشخوار ذهنی است:
“من تو این لباس خیلی چاق بنظر میام. نه انگار من واقعا چاقم. به پاهام نگاه کن، تعجبی نداره چرا کسی باهام قرار نمیزاره؟! چرا من اصلا نمیتونم وزن کم کنم؟ این غیرممکنه، من همینطور چاق باقی میمونم!”
محققان دریافتهاند که مهم نیست دقیقا چه چیزی به خودتان میگویید. نوع زبانی و خطابی که شما به کار میبرید مهم است. نتیجه یک تحقیق در سال ۲۰۱۴، نقش زبان در صحبت کردن با خود را نشان میدهد. اما نتیجه چه بود؟ مشخص شد که مخاطب قراردادن خود در یک مکالمه درونی، به عنوان سوم شخص، تاثیرات مثبت زیادی دارد.
وقتی که با خود صحبت میکنید ،خود را با شخص اول خطاب نکنید، در عوض تصور کنید که با شخص سوم صحبت میکنید، یعنی به جای ضمیر “من” از ضمیر “تو” استفاده کنید.
پروفسور برن براون (Brené Brown)، استاد دانشگاه هیوستون و سخنران انگیزشی، برای صدای درونی منفی خود یک نام انتخاب کرده است. زمانی که خود را در حال یک گفتگوی منفی با خود پیدا میکند، با صدا کردن نامی که برای افکار منفی انتخاب کرده، آنها را از سر خود بیرون میکند.
چند روز فقط به صداها و گفتگوهای درونی خود گوش کنید. آیا گفتگوی درونی شما حمایتی است یا مخرب؟ آیا شما با مطرح کردن این افکار و صحبت ها با شخصی که عاشقش هستید راحت هستید؟ آیا این افکار مدام تکرار میشوند؟ سعی کنید افکاری که بیشتر از سایر افکارتان تکرار میشوند یا با خودتان صحبت میکنید را یادداشت کنید.
درباره هر کدام از گفتگوهای درونی و افکارتان سوالات زیر را از خود بپرسید:
اکنون که فهمیدید افکار و گفتگو درونی و نوع با خود حرف زدن چقدر مهم است، و با افکار خود بیشتر آشنا شدید، وقت آن رسیده که دنده عوض کنید. و یاد بگیرید که چگونه با خود حرف بزنید. لیست افکاری که نوشتید را باز کنید و به جای آنها افکاری مهربانانهتر، روشنتر و مثبتتر جایگزین کنید.
مثال یک
گفتگوی درونی منفی: “چه احمقی هستم من! واقعا گند زدم با این ارائه دادنم! رسما کارم تمومه!”
گفتگوی درونی مثبت: “من میتونم اون رو بهتر انجام بدم. من خودم رو برای دفعه بعد آماده میکنم. شاید لازم باشه یه کم صحبت کردن در جمع رو بیشتر تمرین کنم. دفعه بعد حتما موفق خواهم شد.”
مثال دو
نوع منفی با خود حرف زدن: من نمی تونم در یک هفته این رو انجام بدم. این غیرممکنه!
نوع مثبت با خود حرف زدن: خیلی طول می کشه تا این رو انجام بدم. اما من اون رو به موقع تموم می کنم. شاید بد نباشه از دوستام هم کمک بگیرم.
مثال سه
صحبت کردن با خود بصورت منفی: چقدر احمقانه! من نمی تونم به خودم یاد بدم که چطور مثبت فکر کنم!
صحبت کردن با خود بصورت مثبت: یادگیری مثبت اندیشی تلاش می خواد و از اون جاییکه برای من می تونه خیلی مفید باشه، من تمام سعیم رو میکنم.
سرکوب کردن انتقادات بیمورد درونی و نوع منفی حرف زدن با خود، میتواند نقطه آغازی برای یاد گرفتن صحیح یک گفتگوی درونی مثبت و خلاق باشد. برخی از مردم به راحتی و پس از یک مدت کوتاه، یاد میگیرند تا گفتگوی درونی مثبتی داشته باشند. اما برای دیگر ممکن است کمی این پروسه زمان بر باشد، ولی در هر صورت زمانی که تلاش میکنید عاقبت برنده نهایی شما هستید.
ترجمه شده از وبسایت: www.healthline.com