ترس از عود سرطان پستان واقعی و طبیعی است ولی می تواند به یک بخش آزاردهنده زندگی شما تبدیل شود.
جیمی برنارد، یک فرد که به سرطان پستان مبتلا بوده و توانسته است آنرا شکست دهد، یک کتاب به نام بازگشت به زندگی نوشته است تا به دیگر زنان مبتلا به سرطان برای بازگشت به زندگی طبیعی و روزمره کمک کرده باشد. او می گوید: «هرگاه من می شنوم که فردی از سرطان پستان جان خود را از دست داده است، آنرا شخصی می پندارم. من شنیدم که لیندا مک کارتن به دلیل سرطان پستان جان خود را از دست داد، فوراً به این فکر کردم که من در خطر هستم. هرگاه نوعی ناراحتی و درد سراغم می آید، همیشه تصور می کنم به دلیل سرطان است. دو هفته پیش من روی تخت دراز کشیده بودم و کمی گلو درد داشتم، پیش خودم فکر کردم که وای، من سرطان حنجره گرفتم! البته این احساسات به مرور از بین میروند».
اکثر زنان که قبلاً به سرطان پستان مبتلا بوده اند، در خیابان راه میروند، زندگی روزمره طبیعی خود را دارند و حتی شاید سرطان خود را فراموش کرده اند. مگر اینکه شما دارای یک سابقه خانوادگی قوی از سرطان پستان داشته باشید تا بگویید «احتمالاً من بیشتر از یک بار به این بیماری مبتلا خواهم شد». اما بعد از درمان، شما تصور می کنید اگر این بیماری دوباره سراغتان بیاید خیلی دردناک خواهد بود و اینچنین ترس بر شما غلبه خواهد کرد.
دکتر ویس که یک انکولوژیست است میگوید: «ترس از عود خیلی شایع است. این ترسها همیشه وجود دارند، زمانی که شما در حال ترک درمانگاه بعد از اولین جلسه درمان هستید، زمانی که هر هفته برای درمان به یک انکولوژیست مراجعه میکنید، هنگام بررسی های سه ماهه بعد از درمان و یا هنگام چکآپهای شش ماهه بعد از اتمام درمان. شما هر زمان که کمی افسردگی یا ناراحتی سراغتان بیاید، دائماً به این فکر میکنید که شاید برای اطمینان از عدم بازگشت سرطان باید یک جلسه دیگر شیمی درمانی یا پرتو درمانی را انجام میدادم».
برنارد میگوید: «درمان شما را مشغول می کند و وقت شما را میگیرد و زمان زیادی طول میکشد. زمانی که درمان تمام میشود، با تمام سختیهایش شاید شما خوشحال نباشید و نگران این باشید که نکند درمان کافی انجام نشده و سرطان عود کند. من چکاپهای شش ماهه را انجام دادم و پزشکم به من گفت چکاپ بعدی را یک سال بعد انجام دهم. من با تعجب و ترس گفتم یعنی شما نمیخواهید تا یک سال دیگر من را ویزیت کنید؟! من به او گفتم در سالن مینشینم و منتظر ملاقات بعدی میمانم. شما میخواهید فکر کنید که یک نفر همیشه مراقب شما است».
خب حالا چگونه باید با این ترسها کنار آمد؟ اول عبارتی که دکتر ویس میگوید را دریابید: «اضطراب جدایی» و این طبیعی است. او می گوید: «زمانی که درمان شما تمام می شود و کمتر پزشکتان را می بینید، بازگشتن به زندگی عادی مشکل می شود».
سپس به خودتان و همچنین برنامه درمانتان وعده بدهید. دکتر ویس میگوید: «شما به سختی تلاش کردید که یک برنامه عملی تنظیم کنید و پس از آن به سختی برای عمل به آن کوشش کردید. در پایان شما باید کار را متوقف کنید و به نتیجهای که قبلاً به آن وعده داده بودید راضی باشید، سپس به فاز بعدی بروید و این را تمرین کنید: زندگی». شما همچنان تحت نظر هستید، او اینگونه به بیماران خود میگوید که فقط کمی فاصله بررسیها طولانی می شود.
برنارد برای کنار آمدن با ترس هایش تصمیم گرفت که درباره آنها صحبت کنند. او عضو یک گروه حمایتی زنان مبتلا به سرطان پستان شد، جایی که او میتوانست با کسانی که او را درک می کنند و با او احساس مشترک دارند درباره ترس ها و امید هایش صحبت کند. اگر شما در گروه های حمایتی زیاد احساس راحتی نمی کنید، فضاهای چت آنلاین درباره نگرانیهایتان سخن بگویید. روشهای دیگری که به زنان برای غلبه به ترس عود سرطان کمک کرده است عبارتند از ورزشهای جسمی – روانی مثل یوگا و تائیچی مدیتیشن و خواندن مجله.
انتظار داشته باشید که گاهی فکر کنید در مسیری که می روید تنها هستید. شاید درباره الیزابت ادوار شنیده باشید که او قبل از جراحی، شیمی درمانی انجام داد و پیش خودتان فکر کنید که چرا پزشک شما این کار را به شما پیشنهاد نداد؟ یادتان باشد شما همه چیز را در مورد سرطان پستان افراد دیگر نمیدانید. زنی که در مطب کنار شما نشسته است، ممکن است مبتلا به نوع مشابه سرطان پستان شما باشد ولی ممکن است عواملی وجود داشته باشند که بیماریهای شما را متفاوت از هم کنند و شما از آنها خبر نداشته باشید.
درمان برای هر کس می تواند متفاوت باشد و به عبارت دیگر، هر کس برنامه درمانی خودش را خواهد داشت. بنابراین خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
آیا روزی خواهد آمد که شما دیگر به سرطان پستان فکر نکنید و نگران بازگشت آن نباشید؟ برنارد میگوید: «بله، این روزها خواهد آمد. واقعاً روزهایی بوده است که من در آنها اصلاً به سرطان پستان فکر نکردهام. زمان بعضی مسائل را حل خواهد کرد».
جینا شاو یک نویسنده مطالب پزشکی است و در سال ۲۰۰۴ سرطان پستان او درمان شد، خود را به عنوان «یک مبتلا به سرطان پستان که از زندگی لذت میبرد» معرفی میکند.
ترجمه شده از: webmd.com