کارشناسان در این زمینه، مطالبی که یک فرد تازه مبتلا شده به سرطان پستان برای مقابله با بیماریاش خوب است که بداند را تشریح کرده اند. بر اساس آمار انجمن ملی سرطان آمریکا، تقریباً از هر دو مرد، یک مرد آمریکایی و از هر سه زن، یک زن آمریکایی در طول زندگیاش مبتلا به سرطان در یک ارگان خود میشود.
در امسال حدود ۱/۴ میلیون فرد آمریکایی این جمله را شنیده اند: «شما به سرطان مبتلا هستید» و زندگیشان برای همیشه تغییر کرده است.
Bianca Kennedy این جمله را پنج سال پیش شنید و مشابه اکثر افراد دیگر اولین واکنش او شوک شدن بود و این سؤال را پرسید: «آیا من در حال مرگ هستم؟». Kennedy که در حال حاضر ۴۰ سال دارد، برایش تشخیص سرطان زودرس پستان مطرح بود، در حالی که خواهر ۳۸ سالهاش برای سومین بار با این بیماری دست و پنجه نرم می کرد. Kennedy میگوید: خواهر من در دو بار اول، تحت درمان قوی قرار گرفت و من از تجربیات او استفاده کردم و نکاتی یاد گرفتم. زمانی که برای من تشخیص سرطان پستان گذاشته شد، برای درمان همه جانبه خود را اذیت نکردم، زیرا شاهد عود مجدد و اتفاقاتی که برای خواهرم افتاد بودم.
کتی هر دو پستانش را برداشت، شیمی درمانی انجام داد و عمل زیبایی بازسازی پستان برایش انجام شد. حالا او به افرادی که جدیداً از سرطان پستان خود اطلاع پیدا کردهاند، توصیه میکند به Y-ME مراجعه کنند که یک خط آنلاین ۲۴ ساعته برای حمایت و مشاوره کامل سرطان پستان است.
او میداند اولین چیز برای مقابله با یک بیماری توسط فرد بیمار آموزش او است، اما معتقد است اکثر افراد برای کنار آمدن با بیماریشان نیاز به زمان دارند. او میگوید: «رایج است که وقتی فردی به بیماری خاصی مبتلا میشود، تمام اطلاعاتی که در مورد بیماری و راه های درمان و عوارض آنهاست به او داده می شود و دائماً در مورد آنها صحبت میشود. در واقع او توسط حقایق، آمار و اطلاعات بمباران میشود و در این حال واقعاً مشکل است که بتواند آرامش خود را حفظ کند، اما انتخابهایی که او انجام میدهد حیاتی هستند و می توانند روی تمام عمر باقیمانده او تأثیر بگذارند».
بنابراین مهمترین چیزی که باعث میشود بیماران جدید سرطان پستان بتوانند با تمام نیرویشان بر بیماری خود غلبه کنند چه خواهد بود؟ این سؤال را می توان از پزشکان، وکلای پزشکی، متخصصان سرطان و گروههای مراقبت سلامت پرسید و جوابهایشان در ادامه آمده است.
هرکسی که با چنین شرایطی روبرو می شود می پذیرد که آموزش و یادگیری امری اساسی است. این یعنی شما تمام اطلاعات لازم برای سرطان خودتان و راه های مناسب درمان آنرا بدانید. این مسئله به ویژه برای بیماریهایی که درمانهای متنوعی دارند اهمیت دارد. مثل سرطان پستان و لنفوم.
جوهان کسی که وکالت پزشکی بیماران یکی از ایالات آمریکا را مدیریت میکند میگوید: «من شاهد اتلاف وقت زیاد توسط بیماران برای تحقیق در مورد بیماریشان از منابع نادرست بودهام در حالی که زمان برای آنها ارزشمند است. آنها باید بیماریشان را بفهمند.»
مرکز سرطان آندرسون میگوید: «اغلب اوقات بهترین کاری که میتوانید انجام دهید، کمک گرفتن از پزشکتان برای کسب اطلاعات صحیح در مورد سرطان خاص شماست.»
در حالی که بعضی از بیماران بیش از حد نیاز و از منابع گوناگون درست و غلط اطلاعات میگیرند، دیگر بیماران نسبت به این موضوع احساس خوبی ندارند یا نمی خواهند جزئیات زیادی در مورد بیماریشان بدانند.
افراد خانواده یا دوستانی که آشنا به اینترنت و جست و جوی اطلاعات هستند میتوانند زمانی که خود بیمار میلی به جست و جو ندارد به او کمک کنند. پزشکان میگویند این مهم است که بیمار بداند چقدر اطلاعات نیاز دارد تا قبل از اینکه با پزشکش صحبت کند آنها را یاد بگیرد و بعد یک گفتگوی مفید با پزشک خود داشته باشد.
در این روزها مشکل این است که برخی بیماران میخواهند همه چیز را بدانند اما بقیه آنها فقط یک تصویر ذهنی بدون جزئیات دقیق از بیماری خود میخواهند. یا آنها با گذشت زمان اطلاعات بیشتری میخواهند. این مهم است که بتوان با همه آنها ارتباط برقرار کرد.
همچنین یک ایده خوب این است که قبل از دیدن پزشک خود سؤالات خود را یادداشت کنید. سایت مربوط به انجمن سرطان آمریکا در قسمت «در مورد سرطان بیاموزید» دارای یک لیست طولانی از سؤالات احتمالی شما از پزشکتان است که میتوانید از آن کمک بگیرید. نمونهای از این سؤالات در سایت نسخه وجود دارد که میتوانید آنرا چاپ کنید و در ویزیت بعدی با پزشکتان از آن استفاده کنید.
بیماران معمولاً زمانی که یک فرد دیگر با هدف حمایت و راهنمایی همراه خود بیشتر میتوانند از ویزیت پزشک استفاده کنند. در این شرایط یک دوست بهتر از یک عضو نزدیک خانواده است زیرا افراد خانواده در چنین مواقعی ناراحت و غمگین هستند و ممکن است نتوانند به خوبی اطلاعات کسب کنند.
بعضی پزشکان پیشنهاد میکنند که اگر پزشکتان موافق بود یک ضبط صوت همراه خود داشته باشید و مکالماتتان با پزشک را ثبت کنید و حداقل کاری که میتوانید در این مورد انجام دهید، یادداشت برداری هنگام صحبت با پزشک است.
بعضی پزشکان اظهار داشتهاند که برخی بیماران آنها بعد از پنج دقیقه اول ویزیت دیگر چیزی را نشنیده بودند و نتوانسته بودند اطلاعاتی که پزشک در اختیارشان قرار میداد را استفاده کنند. البته این یک امر قابل انتظار است.
آرنیم میگوید بیماران سرطانی زمانی که بابت چیزی ناراحت هستند، میلی به صحبت کردن درباره بیماریشان ندارند، زیرا یک ترس آگاهانه یا ناخودآگاه از صحبتهای پزشک یا مراقب سلامت آنها احساس میکنند.
زمانی که یک فرد احساس آسیبپذیری یا ترس دارد، تمایل پزشک بهطور ذاتی این است که اصطلاحاً قایق را تکان ندهد، یعنی در مورد بیماری زیاد با بیمار صحبت نکند، اما حتی در شرایطی که پزشک ذاتاً احساس میکند بهتر است سکوت کند، اهمیت صحبت کردن در مورد بیماری غیر قابل چشمپوشی است.
تکان دادن قایق به معنی این نیست که هرچه پزشکتان به عنوان امیدواری به شما گفت را باور کنید. اگر احساس میکنید جلسه دوم یا سومی برای صحبت کردن در مورد راه های درمان و عوارض بیماریتان لازم است از آن دریغ نکنید. این توصیه مخصوصاً به کسانی باید یادآوری شود که به داشتن سرطان خود شک دارند و یا فکر میکنند بیماری آنها مشکل دیگری است.
اگر یک پزشک نمیتواند خوب ارتباط برقرار کند یا برای شما حرف زدن با او مشکل است و یا هنگامی که شما از او درخواست توضیح دارید اعتنایی ندارد، پزشکتان را عوض کنید. برخی پزشکان توانایی تشخیص خوبی ندارند، پس از مراجعه به یک پزشک دیگر نترسید.
جولیا گومز، یک زن ۴۷ ساله اهل ایالت هوستون آمریکا این درس را از راه سختتری آموخت. او تقریباً به مدت ۱۰ سال با شکایت از درد معده به پزشکان متعددی مراجعه کرد و در نهایت سرطان نادر دستگاه گوارشی او تشخیص داده شد. او میگوید به پزشک مراجعه کردم و گفتم درد شدید معه همراه برگشت اسید به مری (ریفلاکس) دارم. پزشکم تمام آزمایشها را درخواست کرد و یک توده در معده من دید اما به من گفت من فکر نمی کنم این سرطان باشد. این اتفاق هشت سال قبل از تشخیص قطعی سرطان برای من افتاد و اینگونه چندین سال سرطان من پیشرفت کرد.
گومز برای خارج کردن توده سرطانی خود ۴ عمل جراحی در طول ۱۰ سال پس از تشخیص انجام داد و احتمالاً عملهای بیشتری در انتظار او خواهد بود چون ممکن است تومور دوباره رشد کند و روده او را مسدود کند یا به کبد و ارگانهای دیگر تهاجم داشته باشد. او در حال حاضر از طریق یک خط ارتباطی که توسط دکتر آندرسون راهاندازی شده در ارتباط با سایر فرادی است که تشخیص و درمان مشابه او داشتهاند.
او میگوید: «سرطان من به قدری نادر است که تا پنج سال پس از تشخیص هیچ فردی را پیدا نکردم که بیماری من را داشته باشد. من خیلی خیلی تنها بودم.»
گومز در حال حاضر حداقل با یک نفر در هفته صحبت میکند که بیماری او را دارند و معتقد است این بهترین راه برای یادگیری در مورد یک بیماری است که خود بیماران میتوانند انجام دهند. او میگوید: «اینترنت بهترین وسیله برای یادگیری است، اما میتواند شما را بترساند یا اطلاعات نادرست بدهد، مخصوصاً اطلاعات آماری که ارائه میدهد ممکن است توسط بیمار اشتباه برداشت شود. برای مثال میگویند زنده ماندن پنج ساله برای بیماران مبتلا به بیماری شما احتمال کمی دارد، در حالی که اکثر این بیماران ۶۰ تا ۷۰ سال سن دارند ولی شما ۳۰ ساله هستید، پس این موضوع برای شما صدق نمیکند.»
پس ارتباط با یک بیمار مبتلا به بیماری مشابه شما میتواند مفیدتر باشد.
ترجمه شده از وبسایت: webmd.com