تومورهای مغز و نخاعی توده های سلولی غیر طبیعی در مغز و نخاع هستند که خارج از کنترل رشد کرده اند. در بسیاری از نقاط دیگر بدن بسیار مهم است تا میان تومورهای بدخیم یا سرطانی و خوش خیم یا غیر سرطانی تمایز قائل شویم. تومورهای خوش خیم به بافت مجاور حمله نمی کنند و به مناطق دور دست منتشر نمی شوند بنابراین در سایر نقاط بدن آن ها تهدید کننده حیات محسوب نمی شوند. یکی از دلایل خطرناک بودن تومور های بدخیم یا سرطانی این است که آن ها می توانند در بدن پخش شوند.اگر چه تومورهای مغزی به ندرت به سایر نقاط بدن گسترش می یابند،اما بسیاری از آن ها می توانند از طریق بافت مغز یا طناب نخاعی گسترش پیدا کنند.حتی تومورهای به اصطلاح خوش خیم نیز می توانند رشد کرده، باعث از بین رفتن بافت طبیعی مغز شوند که ای آسیب اغلب ناتوانی و گاهی اوقات می تواند مرگ را بر جای گذارد.این است که اغلب پزشکان به جای سرطان مغز از تومورهای مغزی صحبت می کنند. نگرانی اصلی در مورد تومورهای مغز و نخاع این است که آن ها چگونه سریع رشد می کنند،چگونه به آسانی از طریق مغز و نخاع گسترش پیدا می کنند و اگر آن ها حذف شده و یا درمان می شدند، بازگشتی نداشتند. اما هر دونوع تومور خوش خیم و بدخیم می توانند تهدید کننده زندگی باشند.
تومور مغز و نخاع در کودکان متفاوت از بزرگسالان است.آن ها اغلب در مکان های مختلف تشکیل می شوند،از انواع مختلف سلول ها بوجود می آیند،و ممکن است درمان ها و بهبودی در اثر پیش بینی متفاوتی از هم داشته باشند.این مقاله فقط به تومورهای مغزی و نخاعی در کودکان می پردازد.تومور در بزرگسالان در دیگر مقالات مغز و نخاعی ما بحث شده است.
برای درک بهتر تومورهای مغزی و نخاعی، کمک به شناخت ساختار و عملکرد طبیعی سیستم عصبی مرکزی،می کند.مغز مرکز تفکر،احساس،حافظه،گفتار،بینایی،شنوایی،حرکت و خیلی چیزهای دیگر است.نخاع و اعصاب ویژه در سر به نام اعصاب جمجمه حمل پیام ها بین مغز و بقیه بدن را بر عهده دارد.این پیام ها به عضلات می گویند که چگونه حرکت کنند،اطلاعات جمع آوری شده توسط حواس چگونه منتقل شود،و کمک به هماهنگی عملکرد اندام های داخلی بدن می کند.
مغز توسط جمجمه محافظت می شود.به همین ترتیب طناب نخاعی توسط استخوان مهره ستون فقرات محافظت می شود.مغز و طناب نخاعی به وسیله بالشتک های مایعی بنام مایع مغزی نخاعی احاطه شده اند.مایع مغزی نخاعی توسط شبکه کوروئید،که در فضاهای واقع در مغز بنام بطن قرار گرفته اند،ساخته می شود.بطن ها و فضاهای اطراف مغز و نخاع با مایع مغزی نخاعی پر شده است.
نواحی اصلی مغز شامل مخ،مخچه،و ساقه مغز هستند.هر منطقه دارای یک وظیفه خاص است.
مخ: مخ بزرگ بوده و بخش بیرونی مغز است.از دو نیمکره تشکیل شده است که کنترل فکر،احساس و زبان را بر عهده دارند.مخ مسئول برنامه ریزی شده(داوطلبانه) حرکت عضله(پرتاب توپ،پیاده روی،جویدن و غیره) و گرفتن و تفسیر اطلاعات حسی مانند بینایی،شنوایی،بویایی،لامسه و درد را بر عهده دارد.علائم ناشی از یک تومور در یک نیمکره مغز بستگی به محل اتفاق تومور دارد.این علائم شایع عبارتند از:
مخچه: مخچه در زیر مخ و در قسمت پشت مغز واقع شده است.مخچه به هماهنگی حرکات کمک می کند.تومور مخچه می تواند مشکلاتی را در هماهنگی راه رفتن،حرکات دقیق دقیق دست ها،بازوها،پاها،مشکلات بلع و حرکات هماهنگ چشم و تغییرات در ریتم گفتار ایجاد نماید.
ساقه مغز: ساقه مغز بخش پایین تری از مغز است که به نخاع متصل است.بسته های از رشته های عصبی بسیار طولانی دارد که سیگنال های کنترل عضلات و احساس و احساس بین مخ و بقیه بدن ناشی از این رشته های عصبی است.مراکز ویژه در ساقه مغز،نیز به کنترل تنفس و ضربان قلب کمک می کند.علاوه بر این بسیاری از اعصاب جمجمه از ساقه مغز شروع می شوند.
ساقه مغز به سه بخش اصلی مغز میانی، پل دماغی و بصل النخاع تقسیم می شود. تومورها در این منطقه حیاتی از مغز می توانند موجب ضعف عضلات،سفتی عضلات،مشکلات در حس،مشکلات در حرکات صورت،چشم،شنوایی و بلع شوند.دو علامت شایع تومور اولیه در ساقه مغز مشکلات هماهنگی در پیاده روی هستند. از آن جا که ساقه مغز یک منطقه کوچک است،و برای زندگی ضروری و لازم است نمی توان با عمل جراحی تومور را از این منطقه خارج کرد.
طناب نخاعی: طناب نخاعی شبکه ای از رشته های عصبی بسیار طولانی است که سیگنال های کنترل عضلات،احساس،مثانه و کنترل روده را در خود جای داده است.تومورهای طناب نخاعی می توانند موجب ضعف،فلج شدن یا بی حسی شوند.طناب نخاعی یک ساختار باریک است ب طوری که به وسیله تومورها معمولا علائمی چون بی حسی و یا ضعف بدن و پاها در هر دو طرف بدن از خود برجای می گذارد.این علائم از علائم تومورهای مغزی که اغلب تنها به یک طرف بدن تاثیر می گذارد،متفاوت است.
اعصابی که ماهیچه ها را به نخاع می رسانند، در سطح گردن(ستون فقرات گردنی) قرار دارند.اعصاب پاها،روده،مثانه،در طناب نخاعی پشت قفسه سینه و ستون فقرات کمری قرار دارند.تومورهای نخاعی در گردن می توانند نشانه ای هم در دست و هم در پا از خود نشان دهند و همچنین عملکرد روده و مثانه را تحت تاثیر قرار دهند.تومورهای نخاع در زیر گردن تنها بر روی پاها و عملکرد روده و مثانه تاثیر می گذارند.
اعصاب جمجمه: اعصاب جمجمه به طور مستقیم از قاعده مغز گسترش پیدا کرده اند(مخالف اعصاب نخاع هستند).این اعصال مسئول حمل سیگنال ها به طور مستقیم بین مغز، صورت، چشم، زبان، دهان و برخی مناطق دیگر هستند. شایع ترین تومور عصب جمجمه در کودکان گلیوماس اپتیک است که تومور عصب بینایی نامیده می شود (یک عصب بزرگ که بین مغز و چشم در حرکت است). این تومور موجب مشکلات بینایی می شود.تومورهای اعصاب جمجمه می توانند موجب شروع دوبینی شوند. همچنین موجب مشکلات بلع، از دست دادن شنوایی در یک یا دو گوش، فلج صورت و یا بی حسی و درد شوند.
مغز و نخاع بسیاری از انواع بافت ها و سلول ها، می توانند به انواع مختلفی موجب رشد تومورها شوند.
نورون ها (سلول های عصبی): این سلول ها مهم ترین سلول ها در مغز هستند.آن ها سیگنال های شیمیایی و الکتریکی را که فکر، حافظه، احساسات، گفتار، حرکت عضلات، احساس و هر چیز دیگری که مربوط به مغز و نخاع است را انتقال می دهند. نورون از طریق رشته های عصبی خود به نام آکسون ها این سیگنال ها را ارسال می کند. آکسون در مغز تمایل به کوتاه بودن دارد در حالی که آکسون های موجود در نخاع می توانند تا چند فوت نیز باشند. بر خلاف بسیاری دیگر از انواع سلول ها که می توانند برای تعمیر بیماری رشد و یا تقسیم شوند، سلول های عصبی در مغز و نخاع تا حد زیادی تسیم خود را یک سال بعد از تولد (به جز چند استثنا) متوقف می سازند. نورون ها معمولا تومور تشکیل نمی دهند اما آن ها را می توانند با تومورهای ابتدایی موجب صدمه به بافت ها شوند.
یاخته گلیایی: یاخته های گلیال،سلول های حمایت از مغز هستند.اکثر تومورهای مغز و نخاع از سلولهای گلیال توسعه پیدا کرده اند. این تومورها گاهی اوقات، به عنوان یک گروه گلیوماس نامیده می شوند.سه گروه از سلول های گلیال بنام آستروسایتیس، الیگودندروسایتیس و سلول های اپندیمال وجود دارند.سلول های نوع چهارمی نیز وجود دارند که میکروگلیا نامیده شده و بخشی از سیستم ایمنی محسوب شده و یک سلول گلیال به شمار نمی رود.
آستروسیت به حمایت و تغذیه سلول های عصبی کمک می کند.هنگامی که مغز آسیب دیده است،آستروسیت به ترمیم بافت آسیب دیده کمک می کند. تومور اصلی شروع در این سلول ها آستروسایتوماس یا گلیوبلاستوماس نامیده می شود.
الیگودندروسیت ها ملین بوده و ماده ای چرب هستند که آکسون سلول های عصبی از مغز و نخاع را عایق بندی و احاطه کرده اند.این سلول ها کمک می کنند تا سلول های عصبی سیگنال های الکتریکی را از طریق آکسون ارسال کنند.تومور شروع شده در این سلول ها الیگودندروگلیوماس نامیده می شود.
سلول های اپندیمال سلول های بطنی(مناطق پر از مایع) در بخش مرکزی مغز و بخشی از منطقه عبوری مایع مغزی نخاعی هستند.تومور شروع شده در این سلول ها،ایپندیمماس نامیده می شود.
میکروگلیال ها سلول های ایمنی(مبارزه با عفونت) سیستم عصبی مرکزی هستند.
سلول های نورواکتودرمال: این سلول ها اشکال بسیار اولیه از سلول های سیستم عصبی است که احتمالا در توسعه سلول های مغزی نقش دارند.آن ها در سراسر مغز یافت می شوند. تومورهای شایع که از این سلول ها شروع می شوند مدولوبلاستوماس مام دارد که از مخچه شروع می شود.
مننژ: این ها لایه هایی از بافتی هستند که مسئول محافظت از مغز و نخاع می باشند.مننژ به تشکیل فضاهایی که از طریق آن مایع مغزی نخاعی ایجاد می شود،کمک می کند.اکثر تومورهای مشترک که از این ناحیه شروع می شوند،مننژیوماس نامیده می شود.
شبکه کوروئیدها: شبکه کوروئید منطقه ای درون مغز است که باعث ایجاد مابع مغزی نخاعی درون بطن ها شده و وظیفه اش تغذیه و محافظت از مغز است. تومورهایی که از این ناحیه شروع می شوند شامل زگیل شبکه کوروئید و کارسینوم شبکه کوروئید می باشند.
غده هیپوفیز و هیپوتالاموس: هیپوفیز غده کوچکی در قاعده مغز است.این بخش به بخشی از مغز به نام هیپوتالاموس متصل است. هر دو هورمون هایی تولید می کنند که مسئولیت تنظیم چندین فعالیت دیگر در بدن را بر عهده دارند. برای مثال آن ها کنترل میزان هورمون تیروئید ساخته شده توسط غده تیروئید، تولید و آزادسازی شیر پستان، میزان هورمون مردانه و یا زنانه ساخته شده توسط بیضه ها و تخمدان ها را در بدن بر عهده دارند. آن ها همچنین هورمون رشد که باعث تحریک رشد بدن می شود و واپرسین که تعادل آب توسط کلیه ها را بر عهده دارد را تنظیم می کنند.
رشد تومور در یا نزدیک به هیپوفیز و یا هیپوتالاموس و همچنین انحام عمل جراحی و یا پرتو درمانی در این زمینه می تواند بر این وظایف تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، تومورهای شروع در غده هیپوفیز،گاهی اوقات باعث تولید بیش از اندازه یک هورمون می شود، که این موجب بروز مشکل می شود. از سوی دیگر،یک کودک ممکن است سطوح کمی از یک یا چند هورمون پس از درمان داشته باشد که این نیاز به هورمون را اجتناب ناپذیر می سازد.
غده پینه آل: غده پینه آل واقعا بخشی از مغز نیست.این غده یک غده درون ریز کوچک است که روی نیمکره مغزی نشسته است. این غده باعث تولید ملاتونین می شود. ملاتونین هورمونی است که تنظیم خواب،در پاسخ به تغییرات نور را بر عهده دارد. تومورهای شایع و معمول غده پینه آل، پینئوبلاستوماس نامیده می شود.
سد خونی مغزی: پوشش داخلی عروق خونی کوچک(مویرگ ها) در بند ناف و مغز نخاعی یک مانع بسیار گزینشی بین خون و بافت های سیستم عصبی مرکزی ایجاد می کند. این سد به طور معمول به حفظ سوخت و ساز بدن کمک می کند و از ورود سموم مضر به مغز نیز جلوگیری می کند.متاسفانه،این ماده در بسیاری از داروهای شیمی درمانی برای کشتن سلول های سرطانی مورد استفاده قرار می گیرد و در برخی موارد سودمندی خود را از دست می دهد.
تومورها می توانند تقریبا در هر نوع بافت و یا به صورت سلول های مغزی و نخاعی وجود داشته باشند.برخی از تومورها مخلوطی از انواع سلول ها هستند.تومور در مناطق مختلف سیستم عصبی مرکزی ممکن است درمات متفاوتی داشته باشد.تومورهای مغزی در کودکان به احتمال زیاد برای شروع قسمت های پایین تر مغز،مانند مخچه و ساقه مغز را انتخاب می کنند.اما آن ها می توانند از قسمت بالایی مغز نیز کار خود را شروع کنند.
گلیوماس نوع خاصی از تومور است.گلیومایک اصطلاح کلی برای یک گروه از تومورها است که کار خود را از سلول های گلیال شروع می کنند.تعدادی از تومورهای گلیوما شامل گلیوبلاستوما،آستروسیتومای آناپلاستیک،الیگودندروگلیوم،اپندیموما،گلیوم ساقه مغز و گلیوم نوری هستند.در حدود نیمی از تومورهای مغز و نخاع در کودکان، گلیوما هستند.
توموری است که در سلولی بنام آستروسیت که یک نوع سلول گلیال است،شروع می شود.بیشتر آستروسیتوماس ها می توانند به طور گسترده ای در سراسر مغز گسترش یافته و با بافت مغز طبیعی ترکیب شده لذا در عمل جراحی خیلی سخت حذف و یا خارج می شوند.گاهی اوقات آن ها در امتداد مایع مغزی نخاعی مسیرهای مغزی نخاعی گسترش پیدا کرده اند.این برای آن ها نادر است که در خارج از مغز یا نخاع گسترش پیدا کنند.
آستروسیتوماس اغلب به عنوان درجه بالا،متوسط و پایین و بر اساس نگاه به سلول های زیر میکروسکوپ گروه بندی می شوند.
آستروسیتوماس های متوسط و درجه بالا:این تومورها تمایل دارند که به سرعت در بافت طبیعی مغز و اطراف آن رشد و گسترش پیدا کنند.آستروسیتوماس با درجه بالا که به عنوان گلیوبلاستوما شناخته می شود،سریع ترین رشد را دارد.آستروسیتوماس های آنا پلاستیک نیز در این دسته قرار می گیرند.
آستروسیتوماس های درجه پایین: این تومورها به رشد آرام تمایل داشته و رایج ترین نوع تومور در کودکان می باشند.برخی از انواع خاص شناخته شده آستروسیتوماس تمایل به رشد بسیار آرام و نفوذ به بافت های مجاور دارند به طوری که اغلب یک پیش بینی مرض دارند.
آستروسیتوماس پیلوسیتیک در حال رشد آهسته بوده و به ندرت در بافت های اطراف نفوذ می کنند.آن ها اغلب در مخچه اتفاق می افتند اما همچنین می توانند در عصب بینایی،هیپوتالاموس،ساقه مغز و یا مناطق دیگر نیز کار خود را آغاز کنند.آن ها نزدیک به ۱ تا ۵ تومور مغزی در کودکان تشکیل می دهند.
سلول های آستروسیتوماس ساب اپندیمال در بطن اتفاق می افتند.آن ها همچنین رشد آهسته داشته و به ندرت به بافتهای اطراف نفوذ می کنند.این تومورها تقریبا همیشه با یک بیماری ارثی به نام توبروس اسکلروز مرتبط هستند.
آسترو سیتوماس فیبریلاری نیز رشد آهسته دارداما از ویژگی های مهم آن رشد و گسترش در بافت های مجاور است و با عمل جراحی نیز به سختی حذف می شوند.هر چند این تومورها در درجه کم قرار دارند،اما تمایل شدیدی به تبدیل شدن به تهاجم بیشتر و رشد سریع در طول زمان از خود نشان می دهند.
آستروسیتوماس گلیوم نوری در دسته درجه پایین قرار گرفته که کار خود را از اعصاب بینایی(اعصاب پیشرو از چشم به مغز) آغاز می کند.
این تومورها در سلول های گلیال مغز به نام الیگودندروسیت کار خود را شروع می کنند.این تومورها تمایل به رشد آرام،دارند اما مثل آستروسیتوماس ها بسیاری از آن ها به بافت اطراف مغز گسترش نداشته و رشد نمی کنند و به طور کامل نیز با عمل جراحی برداشته می شوند.این تومورها به ندرت در امتداد مسیرهای مایع مغزی نخاعی گسترش یافته و یا حتی کمتر در خارج از مغز و یا نخاع گسترش پیدا کرده اند.تنها در حدود ۱ درصد از تومورهای مغزی در کودکان الیگودندروگلیوماس هستند.مانند آستروسیتوماس ها این تومورها نیز می توانند در طول زمان تهاجمی تر عمل کنند.
حدود ۵ درصد از تومورهای مغزی در کودکان از این نوع هستند.این تومورها در سلول های اپندیمال که در خط بطن و یا کانال مرکزی نخاع قرار دارند،کار خود را آغاز می کنند.این تومورها می توانند از درجه نسبتا پایین(رشد آهسته) به درجه بالاتر که اپندیمماس نامیده می شود،متغیر باشند.اپندیمماس ممکن است در امتداد مسیر مایع مغزی نخاعی پخش شوند اما در خارج تز مغز یا نخاع منتشر نشوند.این تومورها می توانند جریان مایع مغزی نخاعی از بطن را مسدود کنند و باعث بزرگ شدن بطن و بروز یک بیماری بنام هیدروسفالیس شوند.بر خلاف آستروسیتوماس و الیگودندروگلیوماس،این تومورها معمولا در بافت های طبیعی مغز رشد نمی کنند.به عنوان یک نتیجه برخی از این تومورها می توانند با عمل جراحی برداشته شوند.اما از آن جا که آن ها می توانند در امتداد سطوح اپندیمال و مسیرهای مایع مغزی نخاعی گسترش پیدا کنند،درمان آن ها گاهی اوقات می تواند بسیار مشکل باشد.
این تومور حاوی بیش از یک نوع سلول است.به عنوان مثال،الیگوآستروسیتوماس برخی از انواع سلول های الیگودندروگلیوماس و آستروسیتوماس را دارد.درمان این تومور معمولا برمبنای سرعت تومور در حال رشد است.
این واژه به محل تومور اشاره دارد و به جایی که سلول ها از آن شروع می شود،اطلاق می شود.تعداد کمی از گلیوم های ساقه مغز،به عنوان یک تومور با لبه های بسیار متمایز(به نام گلیوم ساقه مغز کانونی) رخ می دهند.در اغلب موارد،گلیوم ساقه مغز رشد و در ساقه مغز منتشر می شود به جای این که به عنوان یک تومور کانونی رشد کند.این تومورها اغلب در پل های دماغی جایی که گلیوما پونتین نامیده شده،شروع به کار می کنند.
حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از تومورهای مغزی در کودکان از نوع گلیوم ساقه مغز هستند.تقریبا تمام این تومورها برخی از انواع آستروسیتوما هستند.
این تومورها در سلول های بدوی(نابالغ) سیستم عصبی مرکزی بنام سلول های نورواکتودرم شروع میشوند.در حدود ۱ تا ۵ تومور مغزی در کودکان،از این نوع تومورها هستند.این تومورها در کودکان کمتر از افراد مسن تر شایع است و در بزرگسالان به ندرت اتفاق می افتد.تومورهای نورواکتودرمال اولیه،تمایل بهرشد سریع و اغلب پخش در مسیر مایع مغزی نخاعی دارند.این تومورها می توانند بسته به جایی که رخ می دهند می توانند متفاوت باشند.
مدولوبلاستوماس: تومورهای نورواکتودرمالی که در مخچه آغاز به کار می کنند،مدولوبلاستوماس نامیده می شوند.بیشتر تومورهای نورواکتودرمال در کودکان از نوع مدولوبلاستوماس هستند.این تومورها اغلب می توانند به طور موثری درمان شوند و تمایل به یک چشم انداز بهتر از تومورهای نورو اکتودرمال در سایر بخش های مغز دارند.
پینئوبلاستوماس: تومورهای نورواکتودرمال که در غده پینه آل اتفاق می افتد،پینئوبلاستوماس نامیده می شوند.این تومورها معمولا سخت از مدولوبلاستوماس درمان می شوند.
تومورهای نورواکتودرمال دیگر: دیگر انواع این تومورهای سیستم عصبی مرکزی شامل مدولواپیتلیوماس،اپندیمبلاستوماس،نوروبلاستوماس که در مغز یا طناب نخاعی شروع می شوند، می باشند.
این تومورها رشد آهسته ای داشته و فعالیت خود را از بالای غده هیپوفیز در زیر مغز شروع می کنند.این تومورها حدود ۴ درصد از تومورهای مغزی در کودکان را تشکیل می دهند.این تومورها ممکن است بر غده هیپوفیز و هیپوتالاموس فشار ایجاد کنند که باعث مشکلات هورمونی می شود.از آن جا که این تمور کار خود را از اعصاب نزدیک به بینایی شروع می کند،می تواند باعث بروز مشکلات بینایی نیز شود.این امر باعث می شود که آن ها به سختی حذف شوند و در صورت حذف ممکن است به هورمون ها و یا بافت های بدن آسیب برسانند.
اغلب تومورهایی که در کودکان و بزرگسالان جوان(و به ندرت در افراد مسن) توسعه پیدا می کنند از نوع گلیال و اجزای سلول های عصبی هستند.آن ها تمایل به پیش بینی مرض دارند.
پلئومورفیک زانتو آستروسیتوما و تومورهای دیسمبری اپلاستیک نورو اپیدلیال تومورهایی هستند کهدیده شده وقتی در زیر میکروسکوپ قرار می گیرند به سرعت رشد می کنند اما این تومورها نسبتا خوش خیم بوده و بسیاری از آن ها با عمل جراحی قابل درمان هستند.
گانگلیوگلیوما: یک نوع تومور است که هم نورونبالغ و هم سلول های گلیال است.این تومور بیشتر با جراحی و یا با پرتودرمانی می تواند درمان شود.
این تومورهای نادر در شبکه کوروئید کار خود را از بطن مغز شروع می کنند.بیشتر این تومورها خوش خیم هستند و توسط عمل جراحی قابل درمان می باشند.با این حال برخی از آن ها(سرطان شبکه کوروئید) بدخیم هستند.
این نوع از تومور در سلول های شوان که اعصاب جمجمه و دیگر اعصاب را احاطه کرده است،شروع میشود.این تومور معمولا از نوع تومورهای خوش خیم می باشد.آن ها اغلب در نزدیکی مخچه در عصبی که مسئول شنوایی و تعادل است،که شوانوماس دهلیزی یا نوروم آکوستیک نامیده می شوند،تشکیل می شوند.آن ها همچنین ممکن است در اعصاب نخاعی گذشته از نخاع نیز حضور داشته باشند.هنگامی که این مورد وجود دارد،تومور نی تواند بر روی بند ناف فشار وارد کرده و باعث ایجاد ضعف و از دست د ادن حس و مشکلات روده و مثانه گردد.این تومورها در کودکان کمیاب هستند.هنگامی که این تومور در یک کودک به خصوص در هر دو طرف سر دیده می شود،اغلب به معنای این است که کودک داراس سندرم تومورهای ارثی از قبیل نوروفیبروماتوسیس نوع ۲ شده است(به بخش خطرات ابتلا به تومورهای مغز و نخاع در کودکان رجوع شود).
تومورهای دیگری که در نزدیکی مغز تشکیل می شوند:
این تومورها در مننژ،لایه هایی از بافتی که قسمت بیرونی مغز و نخاع را احاطه کرده،شروع می شوند.منینگیوماس باعث بروز علائم بوسیله فشار بر روی مغز و یا نخاع می شود.این تومورها در کودکان نسبت به بزرگسالان کمتر رایج می باشند.این تومورها تقریبا همیشه خوش خیم هستند و معمولا با عمل جراحی قابل درمان می باشند. با این حال برخی از آنها بسیار نزدیک به ساختارهای حیاتی در مغز قرار دارند و نمی توان آن ها را با جراحی درمان نمود.منینگیوماس اغلب در کلاس هایی بر مبنای سلول های تومور طبقه بندی می شوند.
تومورهای درجه ۱که بیشتر شبیه سلول های طبیعی هستند و در حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از منینگیوماس را موجب می شوند.
تومورهای درجه ۲ (آتیپیکال) که در نگاه کمی غیر عادی هستند.
تومورهای درجه ۳ که در نگاه غیر طبیعی ترین تومورها هستند و تنها در حدود ۱ تا ۳ درصد منینگیوماس را موجب می شوند.
منینگیوماس در جه عالی به احتمال زیاد پس از درمان به عقب بر می گردد و برخی از تومورهای درجه ۳ می توانند به دیگر بخش های بدن گسترش پیدا کنند.
این تومورها در استخوان قاعده جمجمه و در پایین ترین نقطه از ستون فقرات کار خود را شروع می کنند.این تومورها در سیستم عصبی مرکزی کار خود را انجام نمی دهند،اما آن ها می توانند قطعات و قسمت های نزدیک به مغز و یا نخاع را تحت فشار قرار داده و به آن ها آسیب برسانند.کوردوماس تمایل به به برگشت پس از درمان دارد و در صورتی که به طور کامل حذف نشود،باعث آسیب بیشتر می شود.آن ها معمولا به اندام های دیگر نیز منتشر نمی شوند.کوردوماس ها در بزرگسالان شایع تر از کودکان هستند.برای اطلاعات بیشتر در مورد این تومورها به اسناد سرطان استخوان مراجعه کنید.
این تومورها کمتر از سلول های ژرمینال توسعه پیدا می کنند که به طور معمول به شکل تخم مرغی در زنان و اسپرمی در مردان توسعه پیدا می کند.در طول رشد طبیعی قبل از تولد،سلول های ژرمینال به تخمدان ها یا بیضه ها منتقل شده و به تولید سلول های تخم مرغی و یا اسپرمی می پردازند.اما گاهی اوقات برخی از سلول های گرم نمی توانند حرکت کنند و در نهایت در مکان های غیر طبیعی مانند مغز قرار می گیرند.آن ها ممکن است به تومورهای سلول زایا تبدیل شده و درست شبیه به این است که در تخمدان و یا بیضه ایجاد شوند.
تومور سلول زایا سیستم عصبی کودکان،اغلب در غده پینه آل یا بالای غده هیپوفیز اتفاق می افتند.این تومورها گاهی اوقات می توانند بدون بافت برداری یا اندازه گیری مواد شیمیایی خاص در مایع مغزی نخاعی و یا خون تشخیص داده شوند.شایع ترین تومور های سلول زایا در سیستم عصبی ژرمینوما هستند.تومورهای دیگر که در سلول های زایا شروع می شوند شامل کوریوکارسینوماس،سرطان جنینی،تریتوماس و تومورهای کیسه زرده(تومورهای سینوس اندودرمال) هستند.
این تومورهای سلول عصبی سومین سرطان شایع در کودکان هستند.تومور نورو بلاستوماس به ندرت در مغز و یا نخاع توسعه پیدا کرده اند و بیشتر سلول های عصبی در داخل شکم یا قفسه سینه ایجاد می شوند.این نوع سرطان در طول مراحل ابتدایی اولیه شایع ترین نوع سرطان است.برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به مدارک و اسناد نوروبلاستوما مراجعه کنید.
لنفوم سرطانی است که در سلول هایی بنام لنفوسیت(یکی از انواع سلول های اصلی سیستم ایمنی بدن) شروع می شود.بیشتر لنفوم ها در سایر نقاط بدن شروع بکار می کنند اما یک بخش کوچک از آن ها در سیستم عصبی مرکزی فعالیت می کند.لنفوم سیستم عصبی مرکزی در کودکان نادر است.برای اطلاعات بیشتر در مورد لنفوم دوران کودکی،به اسناد لنفوم در کودکان مراجعه کنید.
تومورهایی که در غده هیپوفیز شروع می شوند تقریبا همیشه خوش خیم یا غیر سرطانی هستند.اما آن ها هنوز هم می توانند باعث مشکلاتی شوند اگر به اندازه کافی رشد کرده و یا بر ساختارهای مجاور فشار وارد کردهو یا از هر نوع هورمونی بیشتر شوند.این تومورها در نوجوانان شایع تر از کودکان است.برای اطلاعات بیشتر به اسناد تومورهای هیپوفیز مراجعه کنید.
گاهی اوقات تومورهای مغزی در مغز شروع نمی شوند اما در سایر قسمت های دیگر بدن گسترش پیدا می کنند. تومورهایی که در بخش های دیگر شروع و سپس دامنه آن ها در مغز گسترش پیدا می کند،تومورهای مغزی متاستاتیک یا ثانویه(مخالف تومورهای اولیه مغزی که در مغز شروع می شوند) نامیده می شوند.این امر مهم است زیرا تومورهای متاستاتیک و تومورهای مغز اولیه اغلب دارای درمان متفاوتی می باشند.در کودکان این تومورهارهای مغزی بسیار کمتر از تومورهای مغزی اولیه رایج هستند.لوسمی دوران کودکی گاهی اوقات می تواند در مایع مغزی نخاعی اطراف مغز و نخاع گسترش پیدا کند.هنگامی که این اتفاق می افتد،سرطان هنوز به عنوان سرطان خون در نظر گرفته می شود(سلول های سرطانی در مایع مغزی نخاعی ،سلول های سرطان خون هستند) بنابراین پزشکان از درمان های مستقیم برای درمان لوسمی استفاده می کنند.برای کسب اطلاعات بیشتر اسناد مربوط به لوسمی کودکان را ببینید.
این سند فقط تومورهای مغزی اولیه دوران کودکی را پوشش می دهد.
ترجمه شده از وبسایت: www.webmd.com