این اطلاعات نشان دهنده ی دیدگاه هایی از پزشکان و پرستارانی است که در انجمن امریکایی سرطان هیئت تحریریه بانک اطلاعات سرطان فعالیت دارند. دیدگاه های ان ها بر اساس تفسیر مطالعات و تحقیقات منتشر شده در مقالات پزشکی، و همچنین تجارب حرفه ای ان ها است.
اطلاعات درمانی در این مقاله سیاست رسمی انجمن نیست و به عنوان ابزار پزشکی برای جایگزینی تجربه و قضاوت تیم مراقبت سرطانی شما تفسیر نمی شود. هدف ان کمک به شما و خانواده ی شما برای اتخاذ تصمیمات اگاهانه همراه با دکتر شما است.
پزشک شما برای پیشنهاد درمانی متفاوت از گزینه های درمانی کلی دلایلی دارد. در پرسش از او در مورد گزینه های درمانی خود تردید نکنید.
تومورهای نخاع و مغز اغلب برای درمان سخت هستند و نیاز به مراقبت هایی از تیمِ انواع پزشکان دارند. این تیم اغلب توسط جراح اعصاب هدایت می شود، دکتری که از جراحی برای درمان تومورهای سیستم عصبی و مغز استفاده می کند. دیگر پزشکان تیم می توانند شامل موارد زیر باشند:
خیلی از متخصصان ممکن است در درمان شما درگیر باشند، مانند دستیاران پزشکی، پرستاران، کمک پرستاران، روانشناسان، مددکاران، متخصصان توانبخشی، و دیگر متخصصان سلامت.
از انواع متعددی از درمان می توان برای تومورهای مغز و نخاع استفاده کرد، از قبیل:
بر اساس نوع تومور و دیگر عوامل، یک درمان و شاید بیش از یک درمان صورت گیرد. پزشکان درمان هر فرد را به طور فردی برنامه ریزی می کنند تا بهترین شانس درمان سرطان را در حالیکه اثرات جانبی را تا حد امکان کاهش می دهند ارائه دهند.
بررسی تمام گزینه های درمان و همچنین اثرات جانبی ان ها با تیم درمانی شما برای کمک به تصمیمی که بیشتر به درد نیازهای شما می خورد، مهم است. اگر مساله ای وجود دارد که شما نمی فهمید، بخواهید تا ان را توضیح دهند.
اگر زمان اجازه دهد، یک پیشنهاد دوم از طرف پزشکی که اشنا با نوع تومور شما است، عقیده ی خوبی است. این می تواند به شما اطلاعات بیشتری دهد و کمک کنید تا در مورد برنامه ی درمان خود که انتخاب می کنید احساس بهتری داشته باشد.
چند بخش بعدی انواع متفاوتی را از درمان هایی که برای تومورهای مغز و نخاع استفاده شده اند، نشان می دهد. این با توصیفی از معمول ترین روش های استفاده شده بر مبنای نوع تومور دنبال می شود.
برای توموهای مغز و نخاع، جراحی می تواند به دلایل زیادی انجام شود:
قبل از جراحی، اطمینان یابید که هدف و همچنین مزایا و خطرات ممکن را می دانید.
در بسایری از موارد اولین مرحله در درمان تومور برای جراح عصب این است تا حدی که امکان دارد میزانی را بدون اسیب زدن به عملکرد طبیعی مغز به طور امن بیرون کرد.
جراحی به تنهایی یا همراه با رادیو درمانی می تواند برخی تومورها را کنترل کند یا درمان کند، مانند برخی آستروسیتومای درجه ی پایین، اپندیموما، فارینجومای جمجمه، گانگلیوگلیوما، و مننژیوم.
تومورهایی که باید به سرعت به غشای مغز مجاور مانند استروسیتومای اناپلاستیک یا گلیوبلاستوما منتشر شوند، نمی توانند با جراحی بهبود یابند. اما جراحی می تواند میزان توموری را که باید با اشعه یا رادیو درمانی درمان شود، کاهش می دهد، که باعث می شود این درمان ها بهتر کار کنند. این می تواند به افزایش زندگی فرد حتی اگر تمام تومور حذف نشود کمک کند.
همچنین جراحی می تواند به ازاد سازی برخی نشانه هایی که توسط تومورهای مغزی به وجود می اید کمک کند، به ویژه ان هایی که با ساخت فشار در جمجمه ایجاد می شوند. ای می تواند شامل سردرد، سرگیجه، تهوع، تاری دید باشد. جراحی همچنین می تواند برای کنترل تشنج با دارو ساده تر باشد.
در برخی موارد جراحی می تواند گزینه ی خوبی نباشد، مثلا اگر تومور خیلی در مغز عمیق باشد، اگر بخشی از مغز باشد که نتواند حذف شود، مانند ساقه مغز، یا اگر فرد نتواند به دلایل سلامتی عمل داشته باشد.
جراحی در مقابل برخی انواع تومورهای مغزی مانند لمفوم نمی تواند مفید باشد اگرچه که می تواند با یک بیوپسی برای تشخیص استفاده شود.
کرانیوتومی: یک کرانیتومی یک جراحی باز است که در جمجمه انجام می شود. این معمول ترین رویکرد برای جراحی در مورد درمان تومورهای مغزی است. فرد می تواند یا تحت بیهوشی عمومی باشد یا می تواند برای حداقل بخشی از فرایند اگر نیاز باشد که عملکرد در طول جراحی ارزیابی شود، بیدار باشد.
بخشی از سر می تواند قبل از جراحی تراشیده شود. جراح عصب ابتدا یک برش درونی در پوست سر روی جمجمه نزدیک تومور ایجاد می کند، و پوست برمی گردد. یک نوع مخصوص از مته برای برداشتن قسمتی از جمجمه روی تومور استفاده می شود.
جراحی باز معمولا تا حد کافی برای جراح باز است تا ابزارهای متعددی را وارد کند و بخش های مغز را که باید به طور امن عمل شوند ببیند. ممکن اس جراح برای اینکه به تومور برسد، در مغز برش ایجاد کند. جراح ممکن است از اسکن های MRI یا CT قبل از جراحی استفاده کند تا برای تشخیص تومور و لبه های ان کمک کند.
جراح می تواند تومور را به روش هایی وابسته به سختی و نرمی و یا اینکه چند رگه خونی دارد یا زیاد هستند بردارد. یک راه این است که ان را با قیچی ها ی خاص یا چاقوی جراحی در اورد. برخی تومورها نرم هستند و می توانند با ابزارهای مکش برداشته شوند. در موارد دیگر، یک لوله که به یک ژنراتور مافوق صت متصل است، می تواند در تومور قرار داده شود تا ان را بشکافد و تبدیل به مایع کند. سپس از یک وسیله مکشی کوچک استفاده می شود تا ان را بمکد.
خیلی از ابزارها می توانند به جراح کمک کند تا تومور و غشای اطراف مغز را ببیند. جراح اغلب در حالیکه به مغز از طریق میکروسکوپ مخصوص نگاه می کند، جراحی می کند. همانطور که در بالا ذکر شد، اسکن های MRI یا CT می تواند قبل از جراحی انجام شود تا منطقه ی تومورهای عمیق را در مغز مشخص کند. در برخی موارد، جراح از تصویربرداری درون عملی استفاده می کند که در ان تصاویر MRI در زمان های مختلفی در طول عمل برداشته می شوند تا محل هر تومور باقی مانده ای را نشان دهد. این ممکن است باعث شود برخی تومورهای مغزی دوباره به طور امن تر و گسترده تری انتخاب شوند.
بیشتر تومور بدون اسیب به غشای مغزی مهم یا باقی گذاشتن مریض در حالت ناتوانی برداشته می شود. جراح می تواند از روش های مختلفی برای پایین اوردن خطر حذف بخش های اصلی مغز استفاده کند، مانند:
یک بار که تومور حذف شد قطعهی استخوان جمجمه به محل برمی گردد و با پیچ ها ی فلزی و صفحاتی، سیم ها، یا بخیه های مخصوص محکم می شود. می توانید لوله ی کوچکی داشته باشید که از برش بیرون بیاید و بگذارد که مایع نخاعی اضافی بیرون اید. زهکشی دیگری می تواند در محل باشد تا بگذارد خونی که بعد جراحی ساخته می شود از زیر پوست سر بگذرد. زهکشی های معمولا بعد از چند روز برداشته می شوند.
یک آزمایش عکس برداری مانند MRI یا CT معمولا در ۱ تا ۳روز بعد از اجرا برای تایید نحوه ی برداشتن تومور انجام می شود. زمان بهبود در بیمارستان معمولا ۴ تا ۶ روز است، اگرچه این بستگی به اندازه و محل تومور، سلامت عمومی بیمار، و درمان های بعدی دارد. بهبود زخم خای جراحی معمولا چند هفته طول می کشد.
اگر تومور جریان مایع نخاعی را مسدود کند، این می تواند به داخل جمجمه فشار اورد. این می تواند باعث نشانه هایی مانند سردرد، تهوع، و گیجی خواب الودگی شود وممکن است تهدید کننده ی زندگی فرد باشد.
برای زهکشی مایع نخاعی اضافی و پایین اوردن فشار، جراح اعصاب ممکن است یک لوله ی سیلیکونی را به نام شانت قرار دهد. یک انتهای شانت در بطن مغز قرار داده می شود، و دیگری در شکم قرار دارد، یا بعضی موارد قلب و جاهای دیگر. لوله از زیر پوست و گردن و قفسه ی سینه عبور می کند. جریان CFS توسط یک سرپوش که در طول لوله سازی قرار دارد کنترل می شود.
شانت ها ممکن است موقت یا دایمی باشند. ان ها می توانند قبل یا بعد از جراحی برای حذف تومور استفاده شوند. قرار دادن یک شانت به طور نرمال حدود یک ساعت طول می کشد. همانند هر اجرایی، پیچیدگی ها می تواند شکل گیرد، مانند خونریزی یا عفونت. گاهی اوقات شانت ها مسدود می شوند و باید جایگزین شوند. بستری شدن بعد از فرایندهای شانت عموما بسته به دلیلی که قرارگرفته شده است و سلامت عمومی بیمار، یک تا سه روز طول می کشد.
همچنین می توان از جراحی برای قراردادن یک کاتتر دسترسی بطنی مانند ذخیره ی اومایا استفاده کرد تا به ارسال شیمی درمانی به طور مستقیم به CFS کمک کند. یک برش کوچک در پوسته ی سر ایجاد می شود، و یک حفره ی کوچک در جمجمه ایجاد می شود. یک لوله ی منعطف سپس از طریق حفره تا زمانیکه انتهای لوله در بطن مغز یعنی جاییکه به CSF میرسد، باریک می شود. انتهای دیگر که مخزن گنبدی شکل دارد درست زیر پوست سر قرار می گیرد. بعد از عمل، پزشکان و پرستاران می توانند از یک سوزن نازک استفاده کنند تا داروهای شیمی درمانی را از طریق مخزن یا حذف CSF از بطن مغزی برای ازمایش وارد کنند.
جراحی در مورد مغز و نخاع عملیات مهمی است، و جراح ها برای محدود کردن هر مشکلی یا در طول جراحی یا بعد از ان خیلی مراقب هستند. پیچیدگی ها در طول یا بعد از جراحی مانند خونریزی، عفونت، یا واکنش به بیهوشی نایاب هستند، اما می توانند اتفاق بیفتند.
نگرانی اصلی بعد از جراحی متورم شدن مغز است. داروهایی که کورتیکواستروئید نام دارند عموما برای روزهای متعددی بعد ازجراحی برای کمک به کاهش خطر داده شده اند.
یکی از بزرگترین نگرانی ها هنگام برداشتن تومورهای مغزی فقدان احتمالی عملکرد مغز بعد از عمل است، که پزشکان به همین دلیل برای برداشتن غشای لازم بسیار محتاط هستند. اگر مشکلاتی به وجود اید، این مشکلات می تواند بلافاصله بعد از جراحی، یا روزها یا حتی هفته های بعد باشد، بنابراین از نزدیک برای هر تغییری که مهم است احتیاط کنید.
برای اطلاعات بیشتر در مورد جراحی به عنوان درمانی برای سرطان، تحقیق ما را درک جراحی سرطان ببینید: راهنمای بیماران و خانواده ها.
رادیو تراپی از اشعه های انرژی بالا یا ذرات کوچک برای کشتن سلول های سرطانی استفاده می شود. این نوع از درمان توسط پزشکی به نام انکولوژیست رادیو ارائه می شود. رادیو تراپی می تواند در موقعیت های مختلفی استفاده شود:
در بیشتر موارد، اشعه روی تومور از یک منبع بیرونی بدن متمرکز شده است. به این EBRT یعنی درمان اشعه ی پرتو بیرونی گفته می شود. این نوع از رادیو درمانی بیشتر شبیه اشعه ی ایکس است، اما دوز اشعه بالاتر است.
قبل از اینکه درمان شما شروع شود، پرتو اشعه زاویه های درست برای اهداف پرتو تابش و دوز مناسب از تابش را تعیین می کند. در بیشتر موارد، دوز کلی تابش به عملکردهای روزانه در هفته های متعدد تقسیم می شود. در هر بخش، شما روی میز مخصوصی دراز می کشید در حالیکه ماشین اشعه ها را از زوایای دقیق منتقل می کند. درمان دردناک نیست. هر جلسه حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه طول می کشد بیشتر طمان صرف شده برای اطمینان از این است که تابش به درستی اعمال شده است. زمان درمان واقعی در هر روز کمتر می شود.
دوزهای بالاتر رادیو تراپی می تواند به غشای سالم مغز اسیب بزند، بنابراین پزشکان تابش را مستقیما به توموری با پایین ترین دوز برای مناطق اطراف مغز منتقل می کنند. روش های متعددی به پزشکان کمک می کند تا تابش را با دقت بیشتر انجام دهند.
رادیو درمانی منسجم سه بعدی: کاربردهای CRT سه بعدی منجر به ازمایشات عکس برداری از قبیل MRI و کامپیوترهای مخصوص برای نقشه کشی محل تومور به دقت می شود. پرتوهای تابشی متعدد سپس شکل میگیرند و از جهات مختلف به تومور می رسند. هر پرتو به تنهایی ضعیف است، که باعث می شود اسیب به غشای طبیعی کمتر شود، اما همگرایی پرتوها در تومور دوز بالایی را از تابش در ان جا می دهد.
رادیو درمانی تنظیم شده ی شدتی: IMRT شکل پیشرفته ای از درمان سه بعدی است. این روش از یک ماشین کامپیوتری استفاده می کند که در اطراف بیمار در حین انتقال پرتوها حرکت می کند. همگام با شکل دادن به پرتوها و رساندن ان ها به تومور از زوایای متعدد، شدت پرتوها می تواند برای محدود کردن دوز برای رسیدن به غشاهای نرمال حساس تر تنظیم شود. این می تواند باعث شود که پزشکان دوز بالاتری زا به تومور انتقال دهند. بیشتر بیمارستان های اصلی و مراکز سرطان اکنون از این نوع استفاده می کنند.
رادیو درمانی پرتو منسجم پروتون: پرتو درمانی پروتون مربوط به CRT سه بعدی است و از روش مشابهی استفاده می کند. اما به جای استفاده از اشعه ی ایکس، پرتوهای پروتون را روی تومور متمرکزمی کند. پروتون ها بخش های مثبت اتم ها هستند. برخلاف اشعه ی X، که انرژی را هم قبل و هم بعد از برخورد به هدف ازاد می کند، پروتون ها باعث اسیب کمی به غشاهایی می شوند که عبور می کنند و سپس انرزی را بعد از طی مسافت خاصی ازاد می کنند. پزشکان می توانند از این ویژگی برای انتقال تابش بیشتر به تومور استفاده کنند و اسیب کمتری به غشاهای مجاور وارد اورند.
این رویکرد می تواند برای تومورهای مغزی که لبه های متمایز دارند مفید باشد، اما مشخص نیست که ایا با تومورهایی که ارتشاحی هستند یا یا با غشای سالم مغز ترکیب شده اند، مفید هستند یا نه. فقط تعداد کمی از مراکز پرتو پروتون در حال حاضر در امریکا وجود دارد.
جراحی تشعشعی استریوتاکتیک / پرتودرمانی استریوتاکتیک: این نوع از درمان دوز تابشی دقیق، بزرگی را به منطقه ی تومور در یک جلسه یا در چند جلسه انتقال می دهد. این را می توان زمانی که بیمار به اندازه ی کافی برای جراحی سالم نیست، برای برخی تومورها در بخش هایی از مغز یا نخاع که با جراحی درمان نمی شوند استفاده کرد.
ابتدا یک فریم سر معمولا به جمجمه متصل می شود تا به پرتوهای تابش برسد. یک بار که محل دقیق تومور از اسکن CT یا MRI شناخته شد، تابش بر روی تومور از زوایای مختلف متمرکز می شود. این را می توان به دو صورت انجام داد:
رادیو جراحی استریوتاکتیک عموما کل دوز تابش را در یک جلسه انجام می دهد، اگرچه که در صورت لزوم می توان ان را تکرار کرد. گاهی اوقات دکترها تابش هایی را در درمان های مختلف می دهند تا همان دوز یا دوز بالاتری را انتقال دهند، و تکنیک های بدون فریم اکنون برای راحت سازی کردن ان موجود هستند. به ین رادیو جراحی تفکیک شده یا رادیو جراحی استریوتاکتیک می گویند.
براکی درمانی (پرتو درمانی داخلی): برخلاف رویکردهای تابشی بیرونی در بالا، براکی درمانی شامل وارد کردن مواد رادیو اکتیو مستقیما به یا نزدیک تومور است. تابش هایی را که ساطع می کند، مسافت کوتاهی را طی می کنند، بنابراین فقط روی تومور اثر می گذارد. این روش اغلب همراه با تابش بیرونی صورت می گیرد. این دوز بالایی از تابش را در محل تومور ارائه می کند، درحالیکه تابش های بیرونی تقریبا نزدیک مناطقی با دوز پایین تر درمان می شوند.
رادیو درمانی کلی مغز و نخاع: اگر ازمایشاتی شبیه اسکن MRI یا گرفتن مایع نخاع ستون فقرات نشان دهند که تومور در طول پوشش نخاع یا به مایع نخاعی مجاور رسیده است، سپس تابش می تواند به کل مغز یا نخاع داده شود. برخی تومورها مانند اپندیومام و مدولوبلاستومابه احتمال بیشتر شبیه گسترش به این شیوه هستند و اغلب نیاز به تابش کرانیواسپانیال دارند.
رادیوتراپی برای سلول های سرطانی بیش از سلول های طبیعی مضر است. هنوز، تابش می تواند باعث اسیب به غشای مغز طبیعی شود.
برخی افراد در طول دوره ی درمان تحریک پذیر و خسته می شوند. تهوع، استفراغ،و سردرد نیز احتمالا روی می دهد اما خیلی رایج نیستند. تابش ستون فقرات بیشتر از تابش مغز می تواند باعث تهوع و استفراغ گردد. گاهی اوقات دکسامتازون یک داروی کورتیکواستروئید، می تواند به از بین بردن این علایم کمک کند.
اگر مناطق بزرگی از مغز تابش را دریافت کنند، فرد ممکن است عملکرد مغز را ازدست بدهد. مشکلات می توانند شامل فقدان حافظه، تغییر شخصیت، و مشکل تمرکز گردند. همچنین ممکن است علایم دیگری بسته به منطقه ای که مغز درمان می شود و میزان تابش ارائه شده وجود داشته باشد. این خطرات باید در برابر خطرات استفاده نکردن از تابش و کنترل کم تومور متوازن گردند.
گاهی اوقات بعد از رادیو درمانی غشای مرده ای در محل تومور در ماه ها یا سال ها بعد از تابش صورت می گیرد. به این نکروز تابش می گویند. این را می توان اغلب با داروهای کورتیکواستروئید کنترل کرد، اما در بعضی موارد ممکن است نیاز به جراحی برای بیرن اوردن غشای مرده صورت بگیرد.
تابش می تواند ژن های داخل سلول های نرمال را اسیب بزند. در نتیجه خطر کمی از احتمال شکل گیری سرطان ثانویه در منطقه ی تابش یافته ممکن است روی دهد- مثلا یک مننژیوم پوشش های مغز، تومور مغزی دیگر، یا به احتمال کمتر سرطان استخوان در جمجمه. اگر چنین اتفاقی روی دهد معمولا سال ها بعد از رادیو تراپی است. این احتمال خطر کم نباید مانع شود که کسانی که نیاز به این درمان دارند خود را از ان محروم کنند.
برای اینکه در مورد رادیو تراپی بیشتر بدانید، بخش ” رادیو تراپی” وب سایت ما را ببینید، یا تحقیق ما را در مورد اگاهی از رادیوتراپی بخوانید: راهنمایی برای بیماران و خانواده ها.
شیمی درمانی از داروهای ضد سرطان استفاده می کند که معمولا به رگ تزریق می شوند یا خوراکی هستند. این داروها وارد جریان خون می شوند و تقریبا به تمام مناطق بدن می رسند. با این حال، خیلی از داروهای شیمی نمی توانند وارد مغز شوند و به سلول های سرطانی برسند.
برای تومورهای مغزی، داروها می توانند مستقیما به مایع نخاعی، در مغز یا کانال فقرات زیر ستون فقرات تزریق شوند. برای کمک، یک لوله ی نازک به نام کاتتر دسترسی به بطن مغزی، را می توان از طریق حفره ی کوچکی در جمجمه و به بطن مغز در طول عنل فرعی وارد کرد.
به طور کلی، شیمی درمانی، برای تومورهایی با رشد سریع تر اعمال می شود. برخی انواع تومورهای مغزی، مانند مدولوبلاستوما و لمفوما بهتر به شیمی درمانی واکنش نشان می دهند.
شیمی درمانی اغلب بیشتر همراه با انواع جراحی و رادیو تراپی استفاده می شود. همچنین می تواند به تنهایی استفاده شود، به ویژه اگر تومور خیلی پیشرفته باشد یا تومورهایی که بعد از انواع دیگر درمان برمیگردند.
برخی داروهای شیمی درمانی برای درمان تومورهایی مانند زیر استفاده می شود:
این داروها را می توان به تنهایی یا در ترکیبات متعدد، بسته به نوع تومور مغزی استفاده کرد. پزشکان شیمی درمانی را دوره ای می دهند، با هر دوره های از درمان که با یک دوره ی استراحت دنبال می شود که به بدن وقت ریکاوری می دهد. هرچرخه عموما چند هفته طول می کشد.
می توانید اطلاعات بیشتری را در مورد این داروها به صورت ان لاین در راهنمای ما برای داروهای سرطان بیابید، یا می توانید برای جزییات بیشتر با ما تماس بگیرید.
این ویفرهای حل نشدنی شامل کارموستین داروی شیمی درمانی است. بعد از اینکه جراح بخشی از توده را بر می دارد، می توان ویفرها را مستقیما روی بخش های بعدی تومور که نمی توانند حذف شوند قرار داد. برخلاف شیمی درمانی خوراکی یا IV که به تمام نقاط بدن می رسد، این نوع از درمان دارو را روی محل تومور متمرکز می کند، که اثرات جانبی کمتری در بخش های دیگر بدن تولید می کند.
داروهای شیمی درمانی به سلول هایی حمله می کنند که به سرعت تقسیم می شوند، که به همین دلیل است که در مقابل سلول های سرطان کار می کنند.اما دیگر سلول ها، مانند ان هایی که در مغز استخوان، خطوط دهان و روده ها هستند، و فلیکول مو، به سرعت تقسیم می شوند. این سلول ها احتمالا تحت تاثیر شیمی درمانی هستند، که می تواند منجر به اثرات جانبی شود.
عوارض شیمی درمانی به نوع داروها، میزان مصرف، و طول درمان دارند. اثرات احتمالی به قرار زیر است:
برخی از موثر ترین داروها در برابر تومورهای مغزی اثرات جانبی کمتری از داروهای معمولی شیمی درمانی دارند. بیشتر اثرات جانبی کوتاه مدت هستند و بعد از پایان درمان از بین می روند. اغلب همیشه راهکارهایی برای کم کردن اثرات جانبی وجود دارد. مثلا، داروهایی برا جلوگیری از تهوع و استفراغ.
همراه با خطراتی که در بالا به ان اشاره شد، برخی داروهای شیمی میتوانند باعث اثرت جانبی کمتر شایعی گردند. مثلا، سیس پلاتین و کربوپلاتین می توانند باعث اسیب به کلیه و عدم شنوایی گردند. اگر این داروها به شما داده شود، پزشک شما عملکرد کلیه و شنوایی شما را کنترل می کند. برخی از این اثرات جانبی ممکن است بعد از توقف درمان از بین بروند.
در حالیکه شیمی درمانی می شوید اطمینان حاصل کنید که هرگونه اثرات جانبی را به تیم پزشکی خود گزارش می کنید بنابراین فورا می توانید درمان شوید. در برخی موارد، دوزهای داروها باید کاهش یابد یا درمان باید به تاخیر افتد یا متوقف شود تا از اثرات جانبی که بدتر می شوند جلوگیری کرد.
برای یادگیری بیشتر در مورد شیمی درمانی، بخش شیمی درمانی را در وب سایت ما یا تحقیق راهنمایی برای شیمی درمانی را ببینید.
همانطور که محققان در مورد کارکرد های درونی سلول های که باعث سرطان می شوند یا به رشد سلول های سرطانی کمک می کنند چیزهایی را یادگرفته اند، ان ها داروهای جدیدتری را ابداع کرده اند که به طور خاص این تغییرات را مورد هدف قرار می دهد. این داروهای هدفمند متفاوت از داروهای شیمی درمانی عمل می کنند. گاهی اوقات ان ها وقتی که شیمی درمانی جواب نمی دهد استفاده می شوند، و اثرات جانبی متفاوتی دارند. این داروها نقش مهمی در درمان تومورهای مغز و نخاع بازی نمی کنند، اما برخی از ان ها می توانند برای انواع خاصی از سرطان مفید باشند.
این دارویی ساخته ی دست انسان است که از پروتئینی در سیستم ایمنی به نام انتی بادی مونوکلونال گرفته شده است. این انتی بادی به عوامل رشد اندوتلیال عروقی حمله می کند، پروتئینی که به تومورها کمک می کند تا رگهای خونی جدید برای تغدیه ی بسازند. تومورها برای رشد نیاز به رگ های خونی جدید دارند.
مطلعات نشان داده اند زمانی که این دارو به شیمی درمانی اضافه می شود، می تواند به افزایش زمان تا زمانیکه تومورهای مغزی خاصی بعد از جراحی شروع به رشد می کنند، کمک کند اما به نظر نمی اید به طول عمر افراد کمکی بکند. همچنین می تواند کمک کند تا دوز دکستامتازون داروی استروئید که برای کاهش تورم در مغز مورد نیاز است کاهش یابد، که به طور خاص برای بیمارانی که حساس به اثرات جانبی استروئید هستند مهم است.
بواسیزوماب از طریق تزریق دورن رگی معمولا یکبار هر دو هفته انجام می شود.
اثرات جانبی شامل افزایش فشار خون، خستگی، خونریزی، کاهش گلوبول های سفید خون، سردرد، زخم های دهانی، بی اشتهایی، و اسهال باشد. اثرات جانبی نادر اما احتمالی شامل لخته ی خون، خونریزی داخلی، مشکلات قلبی، حفره هایی در روده، و بهبود کم زخم ها باشد.
اورلیموس ها با مسدود کردن یک پروتئین سلولی به نام mTOR که معمولا به رشد سلول ها و تقسیم به سلول های جدید کمک می کند، مسدود می شوند. برای استروسیتوما های سلولی بزرگ زیر اپندیمال که نی توانند بهطور کامل با جراحی برداشته شوند، این دارو می تواند تومور را جمع کند و رشد ان را برای مدتی محدود کند، اگرچه مشخص نیست که ایا می تواند به طول عمر این افراد کمک کند یا نه؟
اورولیموس ها مانند قرص هر روز مصرف می شوند. اثرات جانبی معمول ان ها شامل زخم های دهانی، خطر افزایش یافته ی عفونت، تهوع، کم اشتهایی، اسهال، مشکلات پوستی، احساس خستگی یا ضعف، اب اوردن پاها، و افزایش سطح قند و کلسترول خون است. اثرجانبی که کمتر معمول است اسیب به ریه ها است که می تواند باعث کوتاهی نفس و مشکلات دیگر گردد.
دیگر درمان های هدفمند اکنون در حال شکل است و در ازمایشات کلینیکی استفاده می شود.
برخی داروها که معمولا در افرادی با تومورهای مغزی استفاده می شود، تومورها را به طور مستقیم درمان نمی کند، اما ممکن است به کاهش نشانه هایی از تومور یا درمان ان کمک کند.
این داروها مانند دگزامتازون اغلب برای کاهش تورم اطراف تومورهای مغز داده می شود. این می تواند به کاهش سردرد و دیگر نشانه ها کمک کند.
این داروها را می توان برای کاهش شانس تشنج در افرادی با تومرهای مغزی انجام داد. از داروهای ضدتشنج متفاوتی می توان استفاده کرد. از انجا که بسیاری از این داروها می توانند روی کارکرد داروهای شیمی درمانی دیگر اثر بگذارند، معمولا توصیه نمی شوند مگر اینکه تومور باعث تشنج شود.
غده ی هیپوفیز به کنترل سطح هورمون های مختلف در بدن کمک می کند. اگر غده ی هیپوفیز با خود توموریا درمان های تومور اسیب ببیند، می توانید هورمونهای هیپوفیز یا دیگر هورمونها را برای جایگزینی ان هایی که از دست رفته اند مصرف کنید.
وقتی که به شما گفته می شود تومور مغزو نخاع دارید ممکن است تصمیمات زیادی بگیرید. یکی از مهمترین تصمیمات انتخاب بهترین روش درمان است. ممکن است در مورد ازمایشات بالینی برای درمان تومورمغز و نخاع چیزهایی شنیده باشید. یا ممکن است فردی در تیم مراقبیت شما به شما در مورد ان گفته باشد.
آزمایشات بالینی مطالعات تحقیقاتی بسیار کنترل شده هستند که در بیماران داوطلب انجام می شود. ان ها انجام شده اند تا پیش بینی نزدیکتری را برای بهبود درمان های جدید یا فرایندها بدهند.
ازمایشات بالینی شیوه ای برای درمان های جدید هستند. گاهی اوقات ان ها می توانند تنها شیوه برای دسترسی به برخی درمان های جدید تر باشند. ان ها اغلب بهترین راه برای پزشکان هستند تا روش های بهتر برای درمان تومورهای مغز و نخاع یادبگیرند. ان ها هنوز برای هرکسی درست نیستند.
اگر دوست دارید چیزهای بیشتری در مورد ازمایشات بالینی که ممکن است برای شما صحیح باشد یاد بگیرید، اگر کلینیک یا بیمارستان شما ازمایشات بالینی را انجام می دهد، با سوال از ان ها شروع کنید.
نیازهایی هستند که باید برای شرکت در ازمایشات بالینی براورده کنید. اگر برای ازمایشات بالینی صلاحیت داشته باشید، به خود شما بستگی دارد که وارد ان شوید یا نه.
می توانید اطلاعات بیشتری را در ازمایشات بالینی در تحقیق ما ازمایشات بالینی ببنید: انچه باید بدانید.
گزینه های درمان برای تومورهای مغز و نخاع به عوامل زیادی مانند نوع و محل تومور میزان رشد و انتشار ان بستگی دارد.
این تومورها شامل استروسیتوما های پیلوسیتیک هستند، که بیشتر اوقات در مخچه در جوانان روی می دهند، و استروسیتومای سلولی بزرگ زیر اپندیمال هستند که تقریبا همیشه در افرادی با اسکلروز توبروس دیده می شوند. بیشتر پزشکان این تومورهای خوش خیم را به خاطر تمایلشان به رشد ارام و عدم انتشار به غشای مجاور، خوش خیم در نظر می گیرند.
این استریسیتوما ها می توانند اغلب به تنهایی با جراحی درمان شوند، بیماران مسن تر به احتمال زیاد بهبود نمی یابند. اگر تومور به طور کامل خارج نشده باشد ممکن است نیاز به رادیوتراپی باشد، اگرچه بسیاری از پزشکان صبر می کنند تا ببینند ایا علایم رشد دوباره ی تومور ظاهر شده است یا نه. حتی در چنین مواردی ممکن است تصمیم به جراحی دوباره بگیرند.
پیش بینی اگر تومور در جایی رخ دهد که نتوان ان را با جراحی برداشت خیلی خوب نیست، مانند هیپوتالاموس یا ریشه ی مغز. در چنین مواردی، رادیو تراپی معمولا بهترین گزینه است.
برای SEGA ها که نمی توانند به طور کامل با جراحی برداشته شوند، درمان با داروی اورولیموس می تواند تومور را جمع کند و رشد ان را برای مدت کوتاهی کم کند، اگرچه مشخص نیست به طول عمر فرد کمک می کند یا نه.
درمان اولیه جراحی برای حذف تومور است، اگر بتوان ان را انجام داد، یا بیوپسی برای تایید تشخیص اگرجراحی ممکن نباشد لازم است. این تومورها برای درمان به وسیله ی جراحی سخت هستند، زیرا اغلب به غشای مغز سالم منتشر می شوند. معمولا جراح سعی می کند تا میزان زیادی از تومور را به طور امن خارج کند. اگر جراح بتواند تمام ان را خارج کند، بیمار شفا می یابد.
اگر میزان زیادی از تومور باقی بماند، رادیو تراپی توصیه می شود. بزرگسالان جوانتری که تومورهایشان کوچک بودند و باعث علایم زیادی نمی شدند، رادیو تراپی داده نمی شوند مگر اینکه تومور نشانه هایی از رشد مجدد دهد. در افرادی که مسن تر هستند و تومورهایشان در خطر زیاد برگشت هستند، احتمالا رادیوتراپی تجویز می شود. شیمی درمانی هم ممکن است در برخی موارد بعد از عمل تجویز شود. برخی پزشکان از ازمایشات ژنتیکی تومور استفاده می کنند تا تعیین کنند ایا رادیو تراپی و شیمی درمانی باید انجام شود یا نه.
اگر به دلایلی نتوان جراحی کرد، رادیو تراپی و شیمی درمانی جزو درمان های اولیه هستند.
جراحی اغلب زمانیکه قابل انجام باشد اولین گزینه است، اما این تومورها تقریبا هیچگاه با جراحی بهبود نمی یابند. تاحد زیادی از تومور به طور امن برداشته می شود. سپس در بیشتر موارد رادیوتراپی توصیه می شود. اگر وضعیت سلامت فرد اجازه دهد سپس از شیمی درمانی یا همراه با ان استفاده می شود. برای افرادی که وضعیت سلامت خوبی ندارند یا سلول های تومور ان ها تغییرات ژنی خاصی دارد می توان از شیمی درمانی به جای رادیو تراپی استفاده کرد.
برای تومورهایی که نمی توان با جراحی درمان کرد، رادیوتراپی_با شیمی درمانی یا بدون شیمی درمانی_ معمولا بهترین گزینه است.
تموزولومید داروی شیمی درمانی است که پزشکان اول ان را توصیه می کنند، زیرا از مانع مغز خون عبور می کند و راحت است زیرا مانند قرص خورده می شود. گاهی همراه با رادیوتراپی داده می شود و سپس بعد از تکمیل رادیوتراپی ادامه می یابد.
سیسپلاتین، کارموستین، و لوموستین داروهایی هستند که بیشتر استفاده می شوند. ترکیبات داروها نیز می تواند استفاده شود، مانند رژیم PCV. تمام این درمان ها می توانندرشد تومور را برای زمان خاصی محدود یا کمتر کند، اما به احتمال کمی تومور را از بین می برند.
اگر داروهای شیمی درمانی استاندارد دیگر موثر نباشد، داروی بواسیزوماب هدفمند می تواند برای برخی افراد یا به تنهایی یا با شیمی درمانی مناسب باشد.
به طور کلی، این تومورها برای کنترل در دوره های طولانی مدت خیلی دشوار هستند. از انجا که این تومورها برای بهبود با داروها خیلی سخت هستند، ازمایشات بالینی درمان های جدید امید بخش می تواند گزینه ی خوبی باشد.
در صورت امکان جراحی بهترین گزینه برای این نوع است. جراحی معمولا این توده ها را بهبود نمی دهد، اما می تواند نشانه ها را کمتر کند و بقا را افزایش دهد. بسیاری از الیگودندروگلیوم ها به اهستگی رشد می کنند، به ویژه در افراد جوانتر، و بلافاصله نیاز به درمان های بعدی ندارند. اگر تومور دوباره در همان نقطه رشد کند، می توان دوباره جراحی کرد. می توان بعد از جراحی از رادیودرمانی و شیمی درمانی استفاده کرد.
الیگودندروگلیوم ها می توانند به شیمی درمانی بهتر از تومورهای مغزی واکنش دهند البته اگر سلول های تومور تغییرات کروموزمی خاصی داشته باشند. می تواند از پزشک خود درمورد ازمایشات این تغییرات سوال کنید.
رادیو تراپی و شیمی درمانی می تواند برای تومورهایی که نمی شود جراحی کرد مفید باشند.
این تومورها معمولا در نزدیکی غشای نرمال مغز رشد نمی کنند.گاهی اوقات اگر کل تومور فقط با جراحی حذف شود بیمارن درمان می شوند، اما اغلب این ممکن نیست. اگر فقط بخشی از تومور با جراحی برداشته شود، رادیوتراپی بعد از جراحی اعمال می شود. اگر نتوان جراحی کرد، رادیو تراپی درمان اصلی خواهد بود.
گاهی اوقات سلول های تومور می توانند به مایع نخاعی منتشر شوند. بیمارانی چندهفته بعد از اینکه جراحی انجام می شود، یک MRI از مغزو نخاع دریافت می کنند. اگر هرکدام از این ازمایشات نشان دهد که سرطان از طریق CSF منتشر شده است، رادیو تراپی به کل مغز و نخاع داده می شود.
معمولا شیمی درمانی برای این تومورها مفید نیست، بنابراین تجویز نمی شود مگر تومور را نتوان با جراحی یا رادیو درمانی علاج کرد.
بیشتر مننژیوم ها به ارامی رشد می کنند، بنابراین تومورهای کوچکی که عوارضی ندارند را می توان اغلب به ان ها نظارت کرد تا اینکه درمان شوند، به ویژه در بزگسالان.
اگر نیاز به درمان باشد، این تومورها می توانند معمولا علاج شوند اگر به طور کامل با جراحی برداشته شوند. می توان همراه با جراحی یا اگر به طور کامل برداشته نشدند، از رادیوتراپی استفاده کرد. برای مننژیوم هایی که غیرمعمول یا مهاجم هستند یا اناپلاستیک هستند، که بعد درمان دوباره رخ می دهند، اگر همه ی تومور برداشته نشود بعد از درمان رادیو تراپی تجویز می شود.
برای مننژیوم هایی که بعد از اولین درمان عود می کنند،جراحی دوباره یا رادیوتراپی را می توان استفاده کرد. اگر جراحی و رادیوتراپی انتخاب نشوند، می شود از رادیودرمانی استفاده کرد، اما معلوم نیست چقدر مفید خواهد بود.
این تومورهای کم سرعت معمولا خوش خیم هستند و با جراحی درمان می شوند. در برخی مراکز نورم های شنوایی کوچک با استفاده از رادیوتراپی استروتاکتیک درمان می شوند. برای شوانوماس های بزرگ که حذف کامل احتمالا باعث مشکلاتی می شود، تومورها را می توان ابتدا با جراحی کوچک کرد، و سپس باقی مانده را با رادیو جراحی درمان کرد.
اگر تومور نخاع کوچک است و نشانه ای ندارد، نباید ان را فورا درمان کرد. دیگر تومورهای نخاعی را همانند مغز درمان می کنیم. استروسیتوماس های نخاع معمولا نمی شود به طور کامل حذف شوند. برای تشخیص می توان ان ها را با جراحی درمان کرد تومور را تا حد ممکن برداشت، سپس از رادیوتراپی یا رادیوتراپی به تنهایی استفاده کرد. مننژیوم های انال نخاعی اغلب با جراحی درمان ی شوند، مانند برخی اپیندوموما. اگر جراحی اپیندوموما را به طور کامل برندارد، از رادیوتراپی می توان استفاده کرد.
درمان لمفوه های سیستم عصبی مرکزی معمولا شامل شیمی درمانی/ یا رادیو تراپی است. درمان با جزئیات بیشتری در تحقیق ما لمفوم های غیرهوچکین بحث شده است.
برخی انواع تومورهای مغزی که بیشتر در بچه ها اتفاق می افتند گاها در بزرگسالان هم روی می دهد. این ها شامل گلیوم های ریشه ی مغز، تومورهای سلول ریشه، کرانیوفارینژیوما، تومورهای شبکه کوروئید، مدولوبلاستوما، تومورهای اولیه ی نورواکتودرم، و برخی دیگر است. درمان این تومورها در تحقیق ما یعنی تومورهای مغز و نخاع در کودکان توصیف شده است.
ترجمه شده از وبسایت: www.cancer.org