نام تخصصی برای اشتیاق فرزندتان به « نه » گفتن « نفی خردسال » است و حقیقت ساده آن است که خردسال « نه » می گوید چون می تواند، آنها فهمیده اند که اراده دارند و می خواهند آن را تمرین بدهند. «سوزان دنهام پروفسور روانشناسی رشد و نویسنده» این مرحله و فاز معمولا ناگهانی بروز می کند، باعث می شود که والدین درباره ی این لجبازی جدید و تازه ی خردسال شان مبهوت و سرگردان بشوند. یکی از والدین می گوید که فرزند اولش ناگهان وقتی دو ساله شد نه گفتن را آغاز کرد وآن را با لحن بامزه ای می گوید که نههههههههه.
این مرحله همان طور ناگهانی بروز می کند، ناگهانی نیز ناپدید می شود. یک روز به جای نه گفتن می گوید اوم، نمی دونم واین یعنی پایان نه گفتن ها. هنگام انتظار برای پایان این مرحله، شاید بخواهید که بعضی از راهبردها برای مقابله با آن را آزمایش کنید.
اگه دوست دارین بدونین رشد حرکتی، شناختی, اجتماعی و زبانی کودکتون چطور بوده، پیشنهاد ما استفاده از نرم افزار رشدیار هست.
پیشنهاد دهید. « همه چیز این روزها دوتا باشد!» شما از این موضوع کلافه می شوید تا این فاز طی شود اما پیشنهادات دوتایی بهترین راه مقابله با نه گفتن است. « می خواهی امروز کفش های قرمزت را بپوشی یا سفید؟» «آبمیوه می خوای یا شیر؟» «خب، وقته انتخابه، آجرهات رو جمع می کنی یا حیوونات؟» در این مرحله دو حق انتخاب کافی است. این روش برای همه چیز قابل استفاده است، از لباس پوشیدن تا حل مشکلات موقع بازی: « می خوای تیمی بازی کنی یا خودت تنهایی بازی می کنی؟.» شمارش برای خردسالان دودل جواب می دهد: «من ده تا می شمارم و تو انتخاب کن یا من برات انتخاب می کنم» خردسالتان احتمال دارد که دودل باشد پس شما شروع به شمردن کنید (از شمردن به عنوان آخرین گزینه استفاده کنید، چون اگر زیاد استفاده شود قدرت خود را از دست می دهد.)
درظاهر به او حق انتخاب دهید. برای اینکه این کار عملی شود دومسئله مهم را در ذهن نگه دارید. شما بیش تر از خردسالتان می دانید پس هر چیزی می تواند به حق انتخاب تبدل شود. بگویید « نمی خواهی از ماشین پیاده شوی یا دو دقیقه بازی و بعد پیاده می شوی؟ در دو حالت او از ماشین پیاده خواهد شد.» دوست داری جلوی ژاکتت روی شکمت بیاد یا روی کمرت؟ و از آنجایی که او ژاکتش را برعکس نمی پوشد با استفاده ازشوخ طبعی جو را درست کنید (بله اگر او بلوف شما را بفهمد ژاکت را برعکس می پوشد) درهر حال خیال میکند که حق انتخاب دارد.
به خردسالتان جواب های دیگر را بیاموزید. یکی از دلایلی که خردسالان نه می گویند آن است که کلمات زیادی بله نیستند. به او کمک کنید تا دامنه ی لغات خود را گسترش دهد و نه گفتن تبدیل به بازی شود: متضاد کلمه ی « نه » چیست؟(این یکی ساده است.) چه کلمه ای بین نه و بله قرار دارد؟ (شاید، ممکنه، امکان داره). یک راه بهتر برای نه گفتن چیست؟ (نه، ممنون. اگرخردسالتان خیلی کلامی است، امتحان کنید، نه، ممنونم. نمی تونم احتمالا.)
شما می توانید نه گفتن را کمتر خودکار کنید (وحتی جواب بله را بگیرید) اگرموقعیتی خلق کنید که یک سوال بامزه پیش بیاید: « یک پرنده در جواب این سوال چی میگه، آقای پرنده یک کرم میل دارید؟» وقتی که خردسالتان گفت بله! شما بپرسید ویک همبرگرچطور؟ وشانسی، با این نکته خردسالتان کلی میخندد تا همبرگر را رد کند.
« نه » را با مضایقه استفاده کنید. سعی کنید تا استفاده ی خودتان را محدود کنید وهر وقت امکان داشت یک جایگزین به جای « نه » بیاورید. یک تاکتیک این است که آن را درموقعیت های خاص با چیزهای دیگر جایگزین کنید « ماپیشی رونمیزنیم» یا«از صدای داخلی استفاده کن لطفا» سرحرفتان بایستید. بالاخره زمان هایی است که علی رغم تلاش برای اجتناب یا پرت کردن هوس در چنین موقعیتی با خردسالتان گیر می کنید. اگروسط خیابان بایستد و تکان نخورد، مثلا شما به سرعت تکانش می دهید. اما دلیل ایمنی تنها علت قاطع بودن نیستند. «یک خردسال اراده دارد اما نباید که آن را همه جا به کرسی بنشاند»
مناسب است گاهی بگویید «الان وقتش نیست که حق انتخاب داشته باشی، هیچ انتخابی الان نیست. می دونم دوس نداری اما متاسفم این راهی است که باید باشه.» حتی گاهی قاطعانه بگویید. « من مامان هستم، دلیل نمی خواد.»
ترجمه شده از وبسایت: www.babycenter.com