برای میلیون ها فرد از مردم، بیماریهای مزمن و افسردگی بخشی از واقعیت های زندگی هستند. بیماری مزمن، شرایطی است که برای مدت زمان مدیدی به طول می انجامند و معمولاً به طور کامل قابل علاج نمی باشند. با این حال، بیماری های مزمن را اغلب می توان از طریق رژیم غذایی، ورزش، عادات سبک زندگی و برخی از داروها کنترل نمود. برخی از نمونه های بیماری های مزمن که ممکن است موجب بروز افسردگی شوند عبارتند از دیابت، بیماری های قلبی، ورم مفاصل، بیماری های کلیوی، ایدز، لوپوس و مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشند.
بسیاری از افراد با این بیماری ها دچار افسردگی می شوند. در واقع، افسردگی یکی از شایع ترین عوارض بیماریهای مزمن است. تخمین زده می شود که یک سوم افراد مبتلا به بیماری های پزشکی جدی علائمی از افسردگی را نیز دارند.
تشخیص رابطه ی علت و معلولی میان بیماری های مزمن و افسردگی کار دشواری نیست. بیماری های جدی می توانند موجب تغییرات عظیمی در زندگی شده و تحرک و استقلال فرد را محدود نمایند. بیماری های مزمن می توانند انجام کارهای لذت بخش را غیر ممکن ساخته و اعتماد به نفس و حس امیدواری به آینده را مختل سازند. بنابراین جای تعجب ندارد که افراد مبتلا به بیماری های مزمن اغلب دچار احساس ناامیدی و غمگینی هستند. در برخی از موارد اثرات جسمی خود بیماری و یا عوارض جانبی داروهای مصرفی نیز منجر به ایجاد افسردگی می گردند.
اگر چه تمامی بیماری ها می توانند موجب احساس افسردگی شوند، اما خطر ابتلا به بیماری های مزمن و افسردگی با افزایش شدت بیماری و میزان اختلال در زندگی فرد بالاتر می رود. خطر افسردگی عموماً برای زنان ۲۵-۱۰٪ و برای مردان ۱۲-۵٪ می باشد. با این حال، افراد مبتلا به بیماری های مزمن با خطر بسیار بالاتری مواجهند – یعنی ۳۳-۲۵٪. همچنین خطر ابتلا در افراد دارای سابقه افسردگی به مراتب بالاتر می باشد.
افسردگی ناشی از بیماری های مزمن اغلب باعث وخامت شرایط می گردد، به خصوص اگر بیماری موجب درد و خستگی شده و یا توانایی شخص برای تعامل با دیگران را محدود سازد. همچنین افسردگی می تواند خستگی و سستی را تشدید نماید. وجود ترکیبی از بیماری های مزمن و افسردگی ممکن است منجر به انزوای فرد شده و حتی افسردگی شخص را تشدید کنند.
مطالعات مربوط به افسردگی و بیماری های مزمن نشان داده اند که میزان افسردگی میان بیماران مبتلا به بیماری های مزمن بیشتر است:
افراد مبتلا به بیماری های مزمن و همچنین اعضای خانواده شان اغلب علائم افسردگی را نادیده می گیرند. آنها چنین می پندارند که احساس غم برای کسی که در حال مبارزه با بیماری می باشد، امری طبیعی است. همچنین، علائم افسردگی اغلب توسط سایر مشکلات پزشکی پوشانده می شوند. بنابراین علائم افسردگی درمان می شوند ولی افسردگی زیربنایی همچنان بدون درمان باقی می ماند. لذا زمانی که فردی دچار بیماریهای مزمن و افسردگی است، هر دو بیماری باید به طور همزمان تحت درمان قرار گیرند.
درمان افسردگی افراد مبتلا به بیماری های مزمن مشابه روش های درمانی افسردگی سایر افراد می باشد. تشخیص و درمان زودهنگام می تواند موجب کاهش پریشانی شده و احتمال ابتلا به سایر عوارض و خودکشی را کاهش دهد. اغلب اوقات، درمان افسردگی می تواند وضعیت عمومی پزشکی فرد را بهبود داده، باعث ارتقای کیفیت زندگی شده و احتمال ادامه ی یک برنامه درمانی طولانی مدت را بهبود بخشد.
هنگامی که علائم افسردگی بدلیل وجود بیماری های جسمی یا عوارض جانبی داروها ایجاد شده باشند، ممکن است اعمال تغییراتی در روشهای درمانی از سوی پزشکتان ضرورت داشته باشد. ولی زمانی که افسردگی فرد مشکلی مجزایی است، می تواند به خودی خود درمان شود. بیش از ۸۰٪ از افراد مبتلا به افسردگی با استفاده از دارو درمانی، روان درمانی، یا ترکیبی از هر دو روش با موفقیت درمان می شوند. داروهای ضد افسردگی معمولاً در عرض چندین هفته موثر واقع می شوند. شما باید برای دستیابی به مؤثرترین روش درمانی همکاری نزدیکی با پزشک یا روانپزشک خود داشته باشید.
افسردگی، ناتوانی، و بیماریهای مزمن چرخه ی معیوبی را تشکیل می دهند. شرایط پزشکی مزمن می تواند موجب بروز دوره های حادی از افسردگی شوند، که به نوبه خود مانعی بر سر راه درمان موفقیت آمیز بیماری است.
زندگی با وجود بیماریهای مزمن نوعی چالش به حساب می آید، و احساس غم و ناراحتی فرد حین مواجهه با بیماری و پیامدهای آن امری طبیعی است. اما اگر این احساسات بر طرف نشده، موجب ایجاد مشکلاتی در خواب و یا تغذیه شما شوند، و یا باعث ناتوانی شما در لذت بردن از فعالیتهای مورد علاقه تان شوند، در این صورت حتماً باید بدنبال کمک حرفه ای برآیید.
ترجمه شده از وبسایت: www.webmd.com