حس مداوم درماندگی و ناامیدی نشان از آن دارد که شما به افسردگی اساسی (همچنین با نام افسردگی بالینی) مبتلا هستید.
در افسردگی اساسی، کارکردن، مطالعه و لذت بردن از دوستان و فعالیتهای مفرح، احتمالاً دشوار است. برخی از افراد فقط یک بار در طول زندگیشان به افسردگی بالینی مبتلا میشوند، درحالیکه این مطلب برای همه صادق نیست.
افسردگی اساسی به نظر در برخی از خانوادهها از نسلی به نسل دیگر جریان پیدا میکند، اما ممکن است برای برخی از افراد بدون سابقه خانوادگی هم رخ دهد.
اکثر مردم در برخی از مقاطع زندگیشان احساس غم یا اندوه می کنند. اما افسردگی بالینی بوسیله یک حالت افسرده در اغلب ساعتهای شبانهروز، مخصوصا در هنگام صبح، و از دست دادن علاقه به روابط و کارهای مفرح معمول مشخص میشود، علائمی که حداقل برای دو هفته همه روزه مشاهده می شوند. به علاوه، براساس DSM5 – راهنمای تشخیصی اختلالات روانی – این بیماری ممکن است دارای این علائم باشد:
طبق اعلام سازمان ملی بهداشت روانی، افسردگی اساسی تقریباً در ۶ درصد جمعیت بالای ۱۸ سال آمریکا وجود دارد. به طور کلی، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بزرگسالان احتمالاً در حال مقابله با یک دوره از این بیماری در مقاطعی در زندگی خود هستند.
افسردگی اساسی سالخوردگان، نوجوانان و کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد، ولی معمولاً عموماً ناشناخته و درمان نشده باقی می ماند.
تقریباً زنان دوبرابر مردان دچار افسردگی اساسی یا بالینی می شوند؛ احتمالاً تغییرات هورمونی سن بلوغ، قاعدگی، بارداری، سقط جنین، و یائسگی خطر ابتلای آنها به افسردگی را افزایش می دهند.
دیگر عواملی که خطر ابتلا به افسردگی بالینی در خانمها را افزایش می دهند، استرس در محیط کار و منزل، ایجاد تعادل میان زندگی و اشتغال، و مراقبت از والدین مسن می باشند. بزرگ کردن یک فرزند هم خطر را افزایش خواهد داد.
افسردگی در مردان به طور چشمگیری کمتر گزارش می شود. مردانی که از افسردگی بالینی رنج می برند، به احتمال کمتری به پزشک مراجعه نموده و حتی درباره تجربه شان با کسی صحبت نمی کنند.
نشانههای افسردگی در مردان احتمالاً زودرنجی، عصانیت یا سوء مصرف مواد مخدر و الکل (سوء مصرف هم میتواند یک علت برای افسردگی باشد تا یک درمان برای آن) می باشد. سرپوش گذاشتن روی احساسات میتواند به رفتارهای شدید درونی و برونی منجر شود. حتی میتواند منجر به عود کردن بیماری، خودکشی و قتل شود.
برخی از شایع ترین عوامل محرک یا مسبب افسردگی اساسی عبارتنداز:
یک متخصص بهداشت مثلاً پزشک تان یا یک روانپزشک یک ارزیابی جامع انجام می دهد. او درباره سابقه بیماریهای روانی در شما و خانوادهتان پرس وجو خواهد کرد. شما همچنین باید یک تست غربالگری افسردگی را تکمیل کنید.
هیچ آزمایش خون، رادیولوژی یا دیگر آزمایشی که بتوان از آن برای تشخیص افسردگی اساسی استفاده کرد وجود ندارد. به هرحال، شاید پزشک شما برای رد کردن احتمال عارضههای دیگر که دارای علائمی مشابهی با افسردگی هستند، آزمایش خون را تجویز کند. برای مثال کم کاری تیرویئد میتواند برخی از علائم مشابه افسردگی را به وجود آورد و مصرف یا سوءمصرف مواد مخدر والکل، برخی از داروها و سکته نیز می توانند دارای علائم مشابهی باشند.
افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی یک بیماری جدی ولی درمان پذیر است. پزشک ممکن است استفاده از داروهای ضد افسردگی را برای کنترل علائم توصیه کند. همچنین وی میتواند روان درمانی یا گفتگودرمانی را پیشنهاد دهد، که در این روش درمانی، شرایط روانی شما مورد بررسی قرار می گیرد.
گاهی اوقات، برای تأثیرگذاری بیشتر، داروها دیگری به داروهای ضدافسردگی اضافه می شوند. برخی از این داروها برای برخی از افراد بهتر کار می کنند. شاید لازم باشد پزشک تان داروهای مختلف را با دوزهای متفاوت امتحان کند تا مشخص شود کدام دارو برای شما به بهترین شکل عمل می کند.
گزینههای درمانی دیگری هم برای افسردگی بالینی وجود دارند، برای مثال درمان با شوک برقی موسوم به ECT یا الکتروشوک درمانی که در صورت بی تاثیر بودن داروها یا شدت زیاد علائم می توان از آنها استفاده کرد.
با تجربه دوره ای از افسردگی اساسی، خطر ابتلای مجدد به این بیماری بالا می رود. بهترین راه برای پیشگیری از بازگشت و عود مجدد دورههای افسردگی، آگاهی یافتن از عوامل محرک یا علل افسردگی اساسی است. در مورد علائم افسردگی اساسی اطلاع کسب کنید و در صورت بروز هریک از این علائم فوراً با پزشک خود صحبت کنید.
ترجمه شده از وبسایت: www.webmd.com