اضطراب جدایی و کودکان
بله، با درجات مختلف. اضطراب جدایی، مرحله عاطفی طبیعی ایی از رشد است، که وقتی کودکان شروع می کنند به فهمیدن اینکه اشیا و انسان ها حتی اگر آنها حاضر نباشند، هم وجود دارند، شروع می شود چیزی که “بقای شیء” نام دارد.
در مراحل مشخصی، بیشتر کودکان و نوپایان استرسی واقعی نشان خواهند داد و به خواطر امکان- یا حقیقت- جدا شدن از والدین ناراحت می شوند. اگر شما به استرس جدایی، به چشم یک روند تکاملی بیاندیشید، معنی خواهد داشت: یک کودک بی دفاع، طبیعتا از جدا شدن از شخصی که از او محافظت و مراقبت می کند، ناراحت خواهد شد.
در بسیاری از موارد، طرز برخورد با کودکان و جدایی، وابسطه به فرهنگ است. کشورهای غربی از همان سنین اولیه بر استقلال تاکید می کنند. اما در بسیاری از فرهنگ های دیگر، نوزادان به ندرت در اولین سال زندگی از مادرانشان جدا می شوند.
بدون در نظر گرفتن سر منشا، این مرحله از رشد برای کودکان و والدین عذاب آور است. خبر خوب اینست که اضطراب جدایی خواهد گذشت و شما می توانید برای کنترل پذیرتر کردن آن قدم هایی بردارید. و در این اثناء، از شیرینی اینکه در نظر فرزندتان شماره یک هستید، لذت ببرید.
کودکان می توانند در اوایل ۶ یا ۷ ماهگی علائمی از اضطراب جدایی را نشان دهند، اما سن بحرانی برای اکثر کودکان در بین ۱۰ تا ۱۸ ماهگی، به اوج خود می رسد.
بیشتر اوقات اضطراب جدایی وقتی شما یا شریک زندگیتان برای رفتن به سر کار یا ماموریتی فرزندتان را تنها می گذارید، اتفاق می افتد.
کودک شما همچنین می تواند استرس جدایی را در هنگام شب، درحالی که با خیال راحت در تختش قرار داده شده و شما در اتاق کناری هستید، تجربه کند. اضطراب جدایی معمولا زمانی که کودکان ۲۴ ماهه هستند، کمتر می شود.
اگه دوست دارین بدونین رشد حرکتی، شناختی, اجتماعی و زبانی کودکتون چطور بوده، پیشنهاد ما استفاده از نرم افزار رشدیار هست.
گزینه های زیادی در دسترس والدین است:
تا جایی که ممکن است، جدایی ها را کوتاه کنید و اگر دلواپس است، او را با خود ببرید. با این انتخاب، شما عملا در حال انتظار کشیدن برای بیرون آمدن کودکتان از این مرحله هستید.
مراقبت از کودکتان را با افرادی که با آنها آشناست، برنامه ریزی کنید. اگر مجبورید کودکتان را ترک کنید – برای مثال برای بازگشت به کار – سعی کنید او را با افرادی که کاملا می شناسد، مثل پدرش، مادربزرگ یا خاله اش، تنها بگذارید. کودکتان ممکن است بازهم اعتراض کند، اما احتمالا وقتی با چهره هایی که خوب می شناسد، احاطه شده است، راحتتر خود را با غیاب شما وفق می دهد.
به کودکتان اجازه دهید اول یک پرستار را خوب بشناسد. اگر باید کودکتان را با کسی که او نمی شناسد تنها بگذارید، به او فرصتی دهید تا پرستارش را در زمانی که شما هنوز در نزدیکی اش هستید، بشناسد. (جزئیات زیر را مشاهده کنید).
مثل همه تغییرها، به کودکتان فرصتی دهید تا به این ایده عادت کند. چه او را با یکی از اعضای خانواده تنها می گذارید یا با یک پرستار کودک حقوق بگیر، توصیه های زیر را امتحان کنید:
در خانه تمرین کنید. اگر کودکتان کسی باشد که جدا شدن را آغاز می کند، کنار آمدن با غیاب شما برایش آسانتر خواهد بود. اجازه دهید به تنهایی به اتاق دیگری چهاردست و پا برود، (در جایی که مطمئنید او در مدت کوتاهی که مراقبش نیستید، ایمن خواهد بود) و قبل از اینکه به دنبالش بروید، چند لحظه ایی صبر کنید.
شما همچنین می توانید وقتی در حال ترک اتاق هستید، به او بگویید که کجا می روید، و برخواهید گشت. به هر دو طریق، فرزندتان می آموزد که وقتی شما برای یک یا دو دقیقه نیستید، همه چیز روبه راه خواهد شد – و اینکه شما همیشه برخواهید گشت.
برای کودکتان زمان لازم را فراهم کنید تا راحت باشد. پرستار جدیدی را برای ملاقات و بازی با کودکتان، چند بار قبل از اینکه آنها را برای اولین بار باهم تنها بگذارید، استخدام کنید. برای اولین خروج حقیقی تان، از پرستار بخواهید حدود ۳۰ دقیقه قبل از اینکه از فرزندتان جدا شوید، بیاید، بنابراین او و فرزندتان قبل از اینکه پایتان را از در بیرون بگذارید، به خوبی با هم ارتباط برقرار می کنند.
در یک مرکز مراقبت کودک یا شیرخوارگاهتان، مکان عبادتی یا باشگاه سلامت، روشی مشابه را به کار بگیرید.
همیشه خداحافظی کنید. وقتی کودکتان را ترک می کنید، او را در آغوش بگیرید و ببوسید و به او بگویید که کجا می روید و چه موقع برخواهید گشت، اما خداحافظی تان را طولانی نکنید. و در برابر میل به دزدکی خارج شدن از در پشتی مقاومت کنید. کودک شما، وقتی فکر کند شما در افق ناپدید شده اید، غمگین تر خواهد شد.
محیط را آرام کنید. کودک شما تا اندازه ایی خود را با اینکه شما چه احساسی دارید، هماهنگ می کند، پس صمیمت و اشتیاق خود را به پرستاری که انتخاب کرده اید، نشان دهید.
وقتی یکبار ترک می کنید، واقعا بروید. بارها و بارها به خانه یا مهد کودک بازگشتن، برای آرام کردن کودکتان، این کار را برای شما، فرزندتان و پرستار سخت تر خواهد کرد.
در ابتدا یک آزمایش را امتحان کنید. اولین شب یا عصری که بیرون هستید را، به کمتر از یک ساعت محدود کنید. وقتی شما و کودکتان با پرستار یا محیط مهد کودک، آشناتر می شوید، می توانید رفتن هایتان را طولانی تر کنید.
ترس کودکتان از جدا بودن از شما در طول شب، بسیار واقعی است، بنابراین شما می خواهید برای هرچه آرام(و جالب) تر نگه داشتن ساعاتی که در تخت خواب می گذرد، همه تلاشتان را بکنید. بعلاوه:
زمان های بیشتری را با خواندن، در آغوش کشیدن و به آرامی با هم آواز خواندن، را به در آغوش گرفتن کودکتان قبل از به خواب رفتن بگذرانید.
اگر کودکتان بعد از اینکه او را در تخت قرار می دهید، برایتان گریه می کند، خوب است که پیشش بروید، هم برای مطمئن کردن او و هم خودتان، از اینکه او حالش خوب است. سرزدن هایتان را کوتاه و خسته کننده کنید، بنابراین او یاد خواهد گرفت، که بدون دریافت کمک زیادی از سوی شما، دوباره به خواب برود. سرانجام او قادر خواهد بود، خودش به تنهایی به خواب رود.
کودکان شخصیت های متفاوتی دارند، بنابراین برخی، مقادیر شدیدتری از استرس جدایی را نسبت به دیگران تجربه خواهند کرد. اگر کودک شما نمی تواند با اقدامات ساده آرام شود، اکنون زمان ارزیابی مجدد است.
پرستار یا مهدکودک خود را دوباره بررسی کنید. اگر کودکتان به نگران وگریان شدن وقتی او را ترک می کنید، ادامه می دهد، آن فرد یا مرکز ممکن است با کودک شما هماهنگی نداشته باشد.
کودکتان را با فامیل یا فردی که او به خوبی می شناسد، برای بازه های ۱۵-دقیقه ایی تنها بگذارید. سپس این کار را به یک ساعت افزایش دهید. کودک شما بدون استرسِ مضاعفِ بودن در کنار فردی نا آشنا، یاد خواهد گرفت که وقتی شما ترکش می کنید، برخواهید گشت.
الگوی خداحافظی تان را دوباره ارزیابی کنید. آیا وقتی کودکتان نگاه نمی کند، دزدکی خارج می شوید؟ آیا این طور وانمود می کنید که برای جنگ می روید؟ آیا به آرامی در حالی که به پشت سر نگاه می کنید، دست تکان می دهید و گریه می کنید، تا کودکتان از دیدرس خارج شود؟
به جای این کارها، سعی کنید عادی تر باشید. یک “بعدا می بینمت، تمساح” ِ ساده که با یک آغوش و بوسه سریع همراه است، می تواند برای کودک مضطربتان، کار شگفت انگیزی انجام دهد. عملکرد شما به او نشان می دهد، که رفتن اتفاق مهمی نیست و شما خیلی زود به خانه برخواهید گشت.
ترجمه شده از وبسایت: www.webmd.com