احتمالا از اینکه که یاد می گیرید جنس و جنسیت به یک معنا نیستند متعجب هستید.
جنس (مذکر و مونث) فرد به لحاظ بیولوژیکی براساس کروموزوم های جنسی، هورمون ها، اندام های داخلی تناسلی و اندام های تناسلی تعیین می شود. از طرف دیگر، جنسیت به حس زنانگی یا مردانگی درونی هر فرد از خود اشاره می کند. جنسیت نه تنها براساس علم زیست شناسی بلکه با شماری از فاکتورها ازجمله رفتارهای زنانه یا مردانه مورد نظر جامعه و چگونگی بازتاب ویژگی های زنانه یا مردانه در رسانه و فرهنگ تعیین می شود. خانواده، تربیت و بارآمدن و حتی مذهب هم در این مسئله نقش دارند. اکثر اوقات، هویت جنسیتی در معنای تشخیص ذهنی فرد از خود به عنوان مرد یا زن با جنس فرد در یک راستا قرار می گیرد. این امر به زودی در اولین سال از زندگی کودک شکل گرفته و بچه ها می توانند معمولا در ۲ تا ۳ سالگی شان خودشان را به عنوان یک پسر یا یک دختر تشخیص دهند.
بچه ها در طول زندگی خود توجه بیشتری به مردان و زنان داشته و در سنین خیلی پایین براساس مشاهدات شان انتظارات خود را گسترش می دهند. با این وجود، بچه ها با نتایج بی حساب و کتاب، عادت های بزرگسالان را جذب می کنند.
Diane Ruble، استاد ممتاز روان شناسی در دانشگاه نیویورک به تفسیر یک پسر بچه کوچک در زمانی می پردازد که مادرش قهوه و پدرش چای می نوشد. پسر تا زمانیکه با کمال تعجب در حال تماشای یک مرد با یک فنجان قهوه است، به این فکر می کند تا از این قواعد سردرآورد.
نکته آموزنده در اینجا چیست؟ به یاد داشته باشید که فرزند شما در حال یادداشت برداری از شما می باشد. اگر می خواهید فرزندتان یاد بگیرد که مردان می توانند غذا پخته یا زنان می توانند وسایل را تعمیر کنند، این کارها را به آنان نشان دهید.
احتمالا می خواهید توضیح دهید که چگونه نگرش ها تغییر می کنند. برای مثال، محبوبیت گوشواره در میان مردان و تاتو در میان زنان نشان می دهد که چگونه انتظارات اجتماعی مرتبط با جنسیت تغییر می کنند.
اگر شما و والدین تان تقریبا نقش های سنتی در خانواده تان دارید و می خواهید که کودکتان را به روشن فکر بودن در مورد نقش های جنسیتی تشویق کنید، در نشان دادن سایر روش ها از انجام کارها به او خلاقیت به کار ببرید.
به دنبال کتاب ها، برنامه های تلویزیونی و فیلم هایی بروید که در آنها مردان و زنان نقش های غیرمتعارف دارند و یا به یک پرستار مرد یا یک افسر پلیس زن اشاره کنید و از جنبه های مثبت در مورد آن شخص با فرزند خود صحبت کنید. در این صورت “دختر به احتمال زیاد تصمیم می گیرد تا به کالج پرستاری برود، چون مراقبت از انسان ها را دوست دارد.” یا از شهرمان در برابر جرم و جنایت حفاظت می کند.”
با گذشت زمان بچه ها وارد مرحله پیش دبستانی می شوند، آنان می دانند که لباس های دخترانه و پسرانه موجود بوده و ممکن است که تمایل به نادیده گرتن این موضوع داشته باشند. روبل می گوید: برای مثال، دختران از لباس هایی که از سن جوانی خود می پوشند تعریف و تمجید می کنند. از همین رو نباید تعجب کرد که ممکن است آنان بر پوشیدن لباس های شاهزاده خانم در یک سفر طبیعت گردی پافشاری می کنند. (او این وسواس را سندروم لباس تزیئن دار صورتی یا PFD می نامند.) آنان به سادگی پذیرای دخترانه بودن خود هستند و تلاش می کنند تا با تمامی دختران اطراف شان سازگار شوند.
روبل می گوید: بچه ها در طول سال های پیش دبستانی نظرات بسیار راسخ از آن چیزی دارند که برای پسران و دختران مناسب هستند. چون آنان جنسیت خاص خود را تشخیص داده اند و برایشان مهم است تا به گونه ای رفتار کنند که احساس می کنند با گروه هم خوانی دارد. روبل می گوید: بچه های در سن ۵ تا ۶ سالگی خود شروع به کاستن عقاید کلیشه ای شان کرده و تشخیص می دهند که هر دو جنس (مذکر، مونث) می توانند بیشتر کارها را انجام دهند.
قانون نانوشته ای از ضربه و کبودی وجود دارد . بدین معنا که در این صورت با دختران ابراز همدردی شده و قوت قلب تازه ای به آنان داده می شود، ولی به پسران گفته می شود که تحملش کن. امروزه بسیاری از والدین دختران و پسران خود را به ابراز احساساتشان تشویق می کنند اما اگر طرز تفکر شما آن طور نباشد که عادت به انجام کارها کرده اید، تغییر طرز تفکر آسان نخواهد بود.
افزون براین، شما نمی توانید آن چیزی را کنترل کنید که فرزندتان در بیرون از منزل با آن مواجه می شود. برای مثال، در زمین بازی هنوزهم ممکن است قوانین قدیمی اعمال شوند.
حتی اگر این انتظار هم زیرآستانه ای باشد، جلوگیری کردن از ابراز احساسات پسران یک زیان به بار می آورد. پسرانی که با این رویکرد بزرگ می شوند ممکن است جلوی احساسات خود را گرفته و این کار را همچون بزرگترها تحمل کنند. اگر شما می خواهید پسرتان به گونه ای بزرگ شود که احساسات خود را به راحتی ابراز کند، از خودتان بپرسید که آیا شما به اشک های او به همان شیوه ای پاسخ می دهید که با دختر خود رفتار می کنید.
ماری مارگارت ریگان-مونتیل، مدیر برنامه دوران کودکی از انستیتو ملی در مورد رسانه و خانواده می گوید: جستجوکردن بچه ها در یافتن نشانه هایی از جنسیت نباید فراتر از تلویزیون برود.
بعضی از شخصیت ها الگوهای نقش پذیری مثبت را فراهم می آورند . در اینجا مفسری بنام Dora و پسرعموی او بنام Dieg را به یاد می آورم. ولی سایر برنامه های تلویزیونی به نظر می رسد مبنای هرگونه شوخی و طرح داستانی از کلیشه های جنسیتی قدیمی باشند.
آگهی های بازرگانی به طور خاصی تمایل به تقویت کلیشه ها دارند. در حالیکه آگهی های مرتبط با ورزش معمولا بینندگان مرد را مخاطب قرار می دهند، آگهی های مربوط به محصولات پاک کنننده و برنامه های رژیم غذایی اغلب بینندگان زنان را مخاطب قرار می دهند. توجه کنید که اغلب زنان در آگهی ها چقدر زیبا یا جذاب هستند.
به طور کلی لزومی ندارد که والدین تماشای تلویزیون را ممنوع کنند، ولی ایده خوبی است تا برنامه های تلویزیونی را از قبل بررسی کرده یا آنها را با کودکان خود تماشا کنند تا بتوانند به یک سری نکات اشاره کنند. برای مثال می گویند :”متوجه شدید که در این برنامه پسران هرگز دست از شوخی برنداشته و دختران باید قادر به درک چگونگی حل مشکلات باشند؟ ولی من فکر می کنم که این مسائل همان طوری نیستند که همیشه در زندگی واقعی وجود دارند. شما چه فکر می کنید؟)
تغذیه کودک، ایجاد امنیت و سلامتی او به اندازه کافی سخت است. از اینرو ممکن است تعجب کنید که چرا شما باید توجه زیادی به هویت جنسیتی داشته باشید. اما چه این موضوع را درک کنید یا نه، افکار و اعمال شما تاثیر زیادی بر دیدگاه های فرزندتان در مورد جنسیت خواهد داشت.
ایجاد مجموعه ای از استانداردها و انتظارات هم برای دختران و هم برای پسران و انجام کارهای روزمره بدون توجه به جنسیت می تواند در این مورد تاثیر زیادی داشته باشد. (شما حتی می توانید گهگاه وظایف دختران و پسران را عوض کنید).
گذشته از همه این موارد، بیشتر والدین می خواهند استعدادهای بالقوه کودکان خود را پرورش دهند و به بچه ها کمک کرده تا درک کنند که جنسیت آنان را محدود به پشتیبانی از این هدف نکرده است.
اما شگفت زده نشوید اگر نگرش فرزندتان دقیقا با نگرش شما جور در نمی آید. حتی اگر برای ایجاد یک جو خنثی جنسیتی هم در منزل خود سخت تلاش کرده باشید بازهم ممکن است که کودکتان یک خط جداکننده قوی را بین اینکه دختران و پسران موظف به انجام چه کارهایی هستند را درک کنند.
نگران نباشید: این یک چرخه طبیعی است. کودکان عمیقا نیاز به درک این جهان دارند و آنان از نظر ذهنی به اندازه کافی برای روشن فکر بودن انعطاف پذیر هستند. کودکان هنوزهم چیزها را سیاه و سفید می بینند. اگر دختر کوچک شما در اواسط زمستان بر پوشیدن یک لباس پفی برای بازی کردن در بیرون از منزل پافشاری می کند، شما به احتمال زیاد تنها باید از زیر شلوارکشی های گرمی برای او بپوشید. همزمان با این امر، نترسید اگر پسرتان میخواهد با عروسک ها بازی کند، چراکه تمرین پرورش بچه برای هر شخصی خوب است. او در نهایت از کسی خواهد شنید که عروسک ها “اسباب بازی های دخترانه” هستند و در این هنگام پسرتان خودش می تواند تصمیم بگیرد که تمایل به ادامه بازی با عروسک ها دارد یا نه.
همان طور که فرزند شما بزرگتر می شود او را به تمام علایق از جمله مواردی که نقش جنسیتی قدیمی بیرون از خانه را خواستارند، تشویق کنید. دختری که می خواهد فوتبال بازی کند؟ پسری که می خواهد رقص یاد بگیرد؟ به فرزندتان این شانس را بدهید تا پی به آن چیزی ببرد که احساس می کند درست است.
گاهی اوقات که دختران پرتاب یک توپ فوتبال را بر بازی با عروسک ها ترجیح می دهند یا وقتی که پسران تمایل به پوشیدن لباس های بالماسکه و آرایش کردن دارند، والدین نگران می شوند. برای بیشتر کودکان انجام این کارها تنها یک بازی منظم است. بیشتر کودکان خودشان را با همان جنس هنگام تولدشان می شناسند. اما گاهی اوقات ممکن است کودک احساس کند که با جنس خود تناسبی ندارد. یک کودک ممکن است به شدت از جنس هنگام تولدش ناراحت باشد یا حتی اصرار کند که او واقعا از جنس مخالف است. از طرف دیگر، هنگامی که این امر اتفاق می افتد ممکن است با انزوای اجتماعی در میان همسالانش و فشار برای سازگار شدن با آنان مواجه شود.
سردرگمی هویت جنسیتی نادراست، ولی اگر فرزند شما با این الگو سازگار می باشد با پزشک یا متخصص بهداشت روانی مشورت کنید. مشاوره به شما و خانواده تان در درک این وضعیت کمک می کند.
ترجمه شده از وبسایت: www.babycenter.com